دکتور عبدالحلیم تنویر
جریده ګهیځ در چند سطر:
- نام نشریه: ګهیځ اولین جریده اسلامی
- سال تأسیس: ۲۱ میزان ۱۳۴۷ ش/ ۱۳ اکتوبر ۱۹۶۸ م [۱]
- ناشر و صاحب امتیاز افکار اسلامی در افغانستان، منهاج الدین گهیځ.
- سر دبیر یا مدیر مسؤول منهاج الدین ګهیځ، عبدالسلیم فرقانی[۲].
- محل چاپ، تیراژ، زبان نشریه: کابل ۱۰۰۰تا ۲۰۰۰ نسخه، پشتو و دری[۳].
- نوع قطع و نحوه ی چاپ جریده ی هفته گی (۴۰×۶۰) سانتی متر بین ۴ تا ۶ صفحه در یک رنگ.
- پایان کار نشریه با شهادت منهاج الدین گهیځ در زمستان ۱۳۵۱ هـ ش ۱۹۷۰ م[۴].
- محتوی مقالات اسلامی و فلسفی سیاسی رد فلسفه ماتریالیزم دیالکتیک.
گهیځ اولین جریده اسلامی آزاد:
جریده گهیځ با احساس و محبت صاحب امتیاز جریده به ارمان اسلامی و تحقق چنین یک جامعه در عرصه مطبوعات آزاد بنیاد نهاده شد، شاید عده یی این مقطع بنیادی را برای جوانان مسلمان و انگیزه تشکیل (نهضت جوانان مسلمان) نادیده گیرند ولی همانگونه که در افغانستان، کمونیست ها توانستند به زودی در صحنه سیاسی کشانیده شوند گهیځ نیز با برداشت کُلی از اوضاع، درک نمود که باید وجیبه یی را که خداوند به او منحیث یک روزنامه نگار مسلمان سپرده است با متانت و شجاعت بطور فردی اداکند.
جریده گهیځ در تنگ دستی و تنهایی اما فداکاری و شجاعت آغاز بکار نمود که سدی برای فعالیت کمونیست ها قرار داشت بحران سیاسی و فکری جوانان افغان با نشر مطبوعات آزاد جان گرفت مسلمانان با موضعگری های این جریده که باکمونیست ها و ماتریالیست ها رویاروی داشت، انگیزه های شمرده می شدند که عده یی را وادار به تحرک نمود.
من نگارنده که آن زمان شاگرد در لیسه حبیبه بودم و در مناقشات ادبی و شعری با همصنفیانم بخش تحلیل اشعار اقبال را بدست داشتم، زمینه شناخت بامتعلمان مسلمان دیگر مساعد گردید که از آن جمله فضل الرحمن مجددی نیز بود که ما در تظاهرات کمونیست ها تمایلی به اشتراک نداشتیم و به اسلام معتقد بودیم، همین روند مسلمان بودن و اعتقاد بخدا و اسلام ما را در صفی کشاند تا در جریان بحران سیاسی و انتشار مطبوعات آزاد دوره مشروطه، گرایش ما را به جریده ی گهیځ بیشتر و بیشتر ساخت و سه چهار تنی بعد از تعهد در اتاق به قرآنکریم، راهی اداره ی گهیځ در محمدجان خان وات ( شهر کابل) شدیم و آمادگی خود را در تکثیر و فروش این جریده هم بیان داشتیم.
من «گهیځ» این ابرمرد قلم را در آستانه بحرانی که جوانان مسلمان در پوهنتون کابل می خواستند سازمان اسلامی را شکل دهند، آشنا شدم و این آشنایی را افتخار یادگار زنده گی ام می دانم زیرا
او مردی بود متواضع، کم حرف، مهربان و پرکار چشمان نافذش بما امید تحرک می بخشید او همیشه یک حرف گلایه آمیز را در محضر کارمندان اداره اش بیان می داشت که چرا علماء و نویسندگان مسلمان بخاطر مقدار ناچیز پول تنها به نوشتن مقالات دینی متحدالشکل و محافظه کارانه می پردازند و مجله ی پیام حق وزارت اطلاعات و کلتور را ترجیح می دهند در حالیکه در این شرایط که اسلام در معرض خطر کمونیست ها قرار گرفته است، با ما همکاری قلمی نکرده و دوری می جویند.
محتوای جریده ی گهیځ در مقابله با اتهامات کمونیست ها به اسلام، بر می گردید مقالات روشنفکر امروز، (ارتجاع چیست و مرتجع کیست؟)، تا هنوز در خاطرم باقیست، در آن وقت که جریانات چپ گرا از مزایای قانون اساسی و مطبوعات آزاد برخوردار بودند، پشتوانه اجتماعی سیاسی و اقتصادی بیرونی چون اتحاد شوروی و سفارت چین را باخود داشتند، تا هم در برابر ایشان وزراء و اشحاص بانفوذ در اداره خاموش بود و محمد داود خان نیز با این جریانات همکاری می کرد، جریده ی گهیځ و یا سازمان اسلامی نهضت جوانان مسلمان در دانشگاه کابل که با سرسپرده گی چند جوان مسلمان و مظلوم از بالای بوریای مسجد پوهنتون نضج یافته بود، تأثیرات تبلیغی کمتری را در جامعه خاصتاً در بین تکنوکرات ها و بیروکرات های اداره افغانستان داشت زیرا آنان خود را داعی اسلام می دانستند، افراد مسلمان و بانفوذ در اداره شاه از همکاری با این جریده و باسازمان جوانان مسلمان ابا ورزیده، آنرا سازمان و جریده اضافی می دانستند.
ولی با آنهم تحرکات اسلامی و علاقمندی نسل جوان با عدم هیچگونه پیشتبانی دولتی و یا سازمانی رشد بی سابقه نموده و در پوهنتون و مکاتب خاصتاً از محبوبیت زیادی برخوردارگردیدند.
چرا گهیځ عضو سازمان نهضت جوانان مسلمان نشد؟
این پرسش که چرا جریده گهیځ ارگان نشراتی نهضت جوانان مسلمان نبود و صاحب امتیاز جریده عضویت این سازمان اسلامی را دریافت ننمود اطلاعات کاملی در دست نیست از اینکه آیا جریده گهیځ که در اکتوبر ۱۹۶۸ به نشر آغاز کرده بود و قهرمان داعیه اسلامی گردید واقعاً بحیث ارگان این نهضت فعالیت داشت معلومات ثقه وجود ندارد.ولی بقول از یک نویسنده غربی صباح الدین کشککی در کتاب (دهه قانون اساسی) می نگارد یک گروه فداکار جوانان مسلمان شاگردان را در پوهنتون کابل تنظیم نموده و جریده گهیځ، شکایات و نارضایتی های هواخواهان دینی را که بعضی ایشان مقامات عالیه دولت را اشغال نموده بودند، منعکس می سازد و چنین برمی آید که طبقه بیدار شده علمای دینی بحیث یک گروپ فشار فعال تبارز می کند.یکی از محقیقن غربی می نویسد: «گهیځ سعی داشت پیوندهای بنیادی با حزب جماعت اسلامی پاکستان، حزبی که توسط «مودودی» بنیان نهاده شده بود، برقرار سازد.»من نگارنده در یک مصاحبه ی اختصاصی که با مهندس گلبدین حکمتیار بعنوان یکی از اعضای برجسته سازمان (نهضت جوانان مسلمان افغانستان) داشتم در مورد عضویت منهاج الدین گهیځ در این سازمان پرسیدم گفت: «منهاج الدین گهیځ رسماً عضویت سازمان (جوانان مسلمان) را دریافت نکرده بود که شاید بنا بر ملحوظات سیاسی و اجتماعی که نمی توانست منحیث عضو، علناً و رسمی جریده ی گهیځ را منتشر نماید و از اهداف اسلامی این تحرک به دفاع برخیزد، بوده باشد اما اندیشه ی او در همان مقطع تاریخی نه تنها بیانگر اهداف جوانان مسلمان بود، بلکه در موضع مشترک ما علیه کمونیست ها قرار داشتیم و علت ترور ناشر این جریده هم موضعگیری عقیدتی اش علیه کمونیست ها بود.» منهاج الدین گهیځ در زمستان سال ۱۳۵۱ ش ۱۹۷۰ م بطور اسرار آمیزی به شهادت رسید یک عده افراد مسلح توسط جیپ روسی بدون نمبر پلیت به عقب منزل او در گذر گاه کابل رفتند و درب را زدند با بیرون آمدن گهیځ برویش آتش گشوده و او را به شهادت رسانیده فرار نمودند، به عقیده عده ای قاتل گهیځ «صمد ازهر» یکتن از مامورین پولیس امنیه کابل بود که در جناح سیاسی پرچم عضویت داشت، است. زمانیکه صباح الدین کشککی می خواست جریان این قتل اسرار آمیز را منحیث مسؤول روزنامه «کاروان» پی گری کند «عبدالحنان» فرمانده امنیت کابل به او توصیه نمود تا برای پیدا نمودن قاتل کنجکاوی زیادی نکند.
برگرفته از کتاب:
تاریخ و روزنامه نګاری افغانستان، مؤلف: دکتور حلیم تنویر، ناشر: انستیتیوت تحقیقات و باز سازی افغانستان در هالند، چاپ: مرکز نشراتی اسلامی صبور، ۱۳۷۸ هـ ش/۲۰۰۰میلادی. (از صفحه ۱۶۶- ۱۶۸)
[۱]– سال تأسیس جریده گهیځ ۶/دلو/۱۳۴۷ خورشیدی
[۲]– کلیکسیون های مختلف جریده گهیځ از آن زمان نشان می دهد که در برخی شماره های این جریده اشخاص دیگری در حالیکه شخص شهید گهیځ نیز به حیث صاحب امتیاز و مؤسس جریده باقی بود، برخی شخصیت ها به حیث مدیر مسؤول جریده ایفای وظیفه نموده اند. (اداره انجمن گهیځ)
[۳]– در کلیکسیون های موجود گهیځ در برخی شماره های این جریده به زبان ترکی (ترکمنی) هم نوشته شده.(اداره انجمن گهیځ)
[۴]– شهادت مرحوم گهیځ بتاریخ ۱۶سنبله ۱۳۵۱ خورشیدی اتفاق افتاده است و جریده پس از شهادت وی به امیتاز شهید مولوی عبدالرب احدی و مدیریت مسؤولی لعل محمد الیاس خیل و دیگران تا سرطان سال ۱۳۵۲خورشیدی دوام یافته است.(اداره انجمن گهیځ)