شبکه های اجتماعی و روزنامه نگاری حرفه یی!
تضاد ها و موافقت ها
نـعمـــت الله عزیـــــزی، عضو انجمن گهیځ
رسانه ها در جامعۀ بشری امروز نقش والای دارد و هیچ انسان دانا از اهمیت آن چشم پوشی کرده نمی تواند، تا اینکه در جوامع دیموکراتیک قوۀ چهارم دولت ها خوانده می شود، زیرا اطلاعات و معلومات در زندگی و جامعه امروزی خیلی ها مهم است و عدم دسترسی به اطلاعات اعضای جامعه را ناکارا می سازد.
این وسایل ارتباط از جهان وسیع و گسترده امروز دهکده کوچکی ساخته اند که با وقوع حادثه یی در چند لحظه مردم سراسر جهان از آن اطلاع حاصل می کنند و باعث می شوند تا مردم جهان بدون در نظر داشت محدوده های جغرافیایی با هم وصل گردند.
رسانه ها که بزرگترین وسایل ارتباط شناخته می شوند، دوره های مختلف را در طول تاریخ بشری سپری کرده اند، از زمانی که هیچ نشانه یی از اصطلاح رسانه به معنای امروزی نبود و مردم ارتباط خود را با وسیله های متفاوت و شفاهی برقرار می کرد، تا زمانی که رسانه ها توانایی پخش زنده حوادث را به دست آوردند در این میان زمان زیادی گذشته است. نا گفته نباید گذاشت که پس از دوره شفاهی ارتباطات، مطبوعات یا رسانه های چاپی دارای عمری بیشتر نسبت به هر نوع دیگر از رسانه ها است.
از سوی هم در قرن ۲۱ استفاده از انترنت و شبکه های اجتماعی در بیشتر کشور های جهان امر معمول و جزء زندگی مردم باسواد، کم سواد و حتا بی سواد می باشد. شبکه های اجتماعی که مشهور ترین آنها فیسبوک، تویتر، یوتیوب، انستاگرام، واتسپ، تلگرام، گوگل پلس و… می باشد مبدل به بخش مهم زندگی مردم کشور های مختلف شده است.
از سویی هم شبکه های اجتماعی که در بستر وسیع انترنت فعالیت می کنند روز به روز گسترده تر می شوند و نسبت به انواع دیگر ابزار اطلاع رسانی وسعت و پیشرفت چشمگیری داشته اند که همین پیشرفت روز افزون آن باعث شده است تا توجه بیشتر اهل نظر و کارشناسان ارتباطات را به خود جلب کنند، مورد بحث های عمیق قرار گیرند و جوانب مختلف آن تحلیل و ارزیابی شود. پیشرفت چشمگیری شبکه های اجتماعی اگر از یک سو اطلاع رسانی را آسانتر ساخته و جهان وسیع را به دهکده تبدیل ساخته است از سوی هم نگرانی از تأثیری جدی بر روزنامه نگاری سنتی و حرفه یی هم به وجود آورده است، زیرا این شبکه ها برخلاف انواع دیگر ابزار اطلاع رسانی با سرعت کاملاً مختص به خود در اطلاع رسانی حرف اول را می زنند اما با آن هم از نگاه قانونی و حقوقی در بیش ترین کشور ها تعریف نه شده اند.
این شبکه ها که بزرگترین کانون و بستر روزنامه نگاری اجتماعی یا شهروندی شمرده می شوند و برخلاف روزنامه نگاری سنتی که در یک دایره محدود و با تعداد مخاطبان مشخص و محدود در فعالیت های روزنامه نگاری و اطلاع رسانی مصروف بودند، برای عموم این فرصت را در اختیار داده است تا در مواقع مختلف بدون در نظر داشت مکان و زمان در پروسه اطلاع رسانی و سرگرمی مردم نقش اداء کنند.
با آنکه این کار تا حدی در مقابل روزنامه نگاری سنتی مشکلاتی ایجاد کرده است و بیشتر اوقات در چنین فعالیت ها هیچ گونه اصول، اخلاق و قواعد پذیرفته شده جامعه مراعات نمی شود؛ ولی خالی از مزایا هم نیست. شبکه های اجتماعی که هر شخص را خبر رسان بالقوه ساخته است از محدودیت های (مکانی، زمانی و امکانات) فراتر رفته و موضوعات مختلف را از سراسر جهان با سرعت بالا به جهانیان می رسانند که این ویژگی، آن را برای عموم مردم و حتا رسانه های همگانی مهم تر ساخته اند، زیرا این شبکه ها معلومات، سوژه ها، ویدیو ها، عکس ها و صدا ها را در اختیار آنها می گذارد که شاید هرگز نمی توانست به آن دسترسی پیدا کند.
شبکه های اجتماعی و کار خبرنگاری در افغانستان:
در افغانستان با آنکه خبرنگاران از لحاظ قانونی و حقوقی نسبت به کشور های همسایه، منطقه و برخی کشور های جهان در رده نخست و وضعیت بهتر قرار دارند و قوانین وضع شده در این باره ضامن ایجاد زمینه خوب فعالیت خبرنگاران است، ولی پاس نگذاشتن به این قوانین خبرنگاران افغان را هم در درون رسانه و هم در بیرون از رسانه، با مشکلات زیادی مواجه ساخته است.
در حالیکه شبکه های اجتماعی در قوانین رسانه ای کشور (قانون رسانه های همگانی و قانون دسترسی به اطلاعات) تعریف نه شده و عمر بیشتری ندارد، اما با این همه در عرصه های مختلف مورد توجه مردم واقع شده اند که در این میان خبرنگاران افغان از آن استفاده بهینه داشته و دارند.
شبکه های اجتماعی و به خصوص فیسبوک و تویتر این چانس را برای خبرنګاران داده است تا نگرش ها و دیدگاه های شخصی خویش را با مخاطبان شان شریک سازند، در حالیکه نمی توانند از تریبیون رسانه های جمعی چنین کاری را به آسانی انجام دهند.
خبرنگاران از شبکه های اجتماعی به عنوان مرجع سوژه یابی استفاده می کنند طوری که با مطرح شدن سوژه های مهم دست اندرکاران رسانه ها بعضی اوقات خبرنگاران را به ساحه اعزام می کنند و موضوع را به خبر داغ روز مبدل می سازند که مسؤولان امور را حتا مجبور به پاسخ گویی می سازند، موضوع (کمپاین بر ضد اترا یا اداره هماهنگ کننده خدمات مخابراتی و نشر ویدیویی سرباز پولیس ملی که گویا چند ماه معاش خود را نگرفته بود و مسؤولان مجبور به پاسخ دهی شد نمونه های بارز آن شمرده می توانیم.)
همچنان این شبکه ها کار خبرنگاران را آسانتر ساخته، طوری که از مکان های که خبرنگاران نمی توانند به آن سفر کرده و گزارش تهیه کنند، کاربران شبکه های اجتماعی مواد خام خوبی چون عکس، صدا و حتا ویدیو از رویدادها را حتا از دورترین مکان ها مخابره می کنند که بعد از پروسس دیتا توسط خبرنگار به موضوع خبری مبدل می گردد، به گونه مثال موضوع آزار و اذیت جنسی سیاح استرالیایی توسط مقامات محلی، در آن سوی کوه های (پامیر) بدخشان.
از سوی دیگر شبکه های اجتماعی مرجع خوبی برای شهرت یابی برای کاربران آن شده است و خبرنگاران هم با استفاده از فرصت، با شریک سازی اطلاعات از طریق همین شبکه ها، برای خود بستر خوبی شهرت یابی به دست آورده است.
به همین منوال شبکه های اجتماعی برای برقراری و حفظ روابط با هم مسلکان و مخاطبان در کل گسترده ساختن دایرۀ ارتباطات از سوی کاربران و خبرنگاران مورد استفاده قرار می گیرد.
با تمامی نکات مثبت شبکه های اجتماعی در بسا موارد تمامی چوکات های حرفه ای، اصول و قواعد مسلکی را نقش بر آب کرده و اشخاص مختلف به عنوان خبر رسان بدون هیچگونه احترام به چوکات های اخلاقی و اصول حرفه ای در آن فعالیت می کنند و اطلاعات گمراه کننده به مخاطبان انتقال می دهد.
نباید از یاد برد که تکیه بدون قید و شرط بر شبکه های اجتماعی، اعتبار رسانه ها، خبرنگاران و دست اندرکاران را خدشه دار ساخته می تواند و نباید دقت –که نقش حیاتی در کار خبرنگاری دارد- قربانی اصل سرعت گردد.
با آنکه این شبکه ها کار خبرنگاران را آسانتر ساخته ولی در بسا اوقات پیچیده گی های خود را نیز دارد، به گونه مثال اطلاعات وسیع را در اختیار مخاطبان قرار می دهد که خبرنگاران را مجبور به دقت بیشتر، تحقیق و پیگری دوام دار در مورد موضوعات می سازد، تا اطلاعات سره را از ناسره و دقیق را از غیر دقیق جدا سازد.
از سوی هم شبکه های اجتماعی با تمامی ویژگی های مختص به خود نمی تواند جای رسانه های جمعی با ویژگی های چون داشتن جایگاه و اعتبار، حرفه ای بودن، منسجم بودن فعالیت ها، هدفمند بودن و دقیق بودن پیام های رسانه ها را بگیرد.
با آنکه گاه گاهی رسانه ها جمعی هم شکار شبکه های اجتماعی شده و سرعت را بر دقت اولویت داده و اطمینان از درستی پیام حاصل نمی کنند و به خور مخاطبان خود می دهند که به جز پشیمانی نتیجه دیگری نداشته است، به طور مثال: در کابل تلویزیونی، خبر گرفته شده از صفحات اجتماعی راکه گویا در سمت غرب کابل حمله انتحاری صورت گرفته را به نشر رساند، ولی بعد معلوم شد که انفجار ناشی از بالون گاز بوده است، همچنان یک روزنامه مشهور دولتی در کابل خبر جعلی گرفته شده از فیسبوک در مورد فوت یک خانم را که گویا در خارج از کشور بسر می برد و فوت کرده به نشر رساند و همچنان تسلیت نیز گفتند، ولی بعد از یکی دو روز معلوم شد که چنین شخصی تبعه افغانستان اصلاً وجود نداشته و عکس های دست به دست شده هم از یک خانم عربی بود.
با در نظرداشت تجارب و اشتباهات مکرر، حالا بیشتر خبرنگاران عادت کرده اند که دقت را قربانی سرعت نسازند و بیشتر دست اندرکاران رسانه ها بر این باور اند که سرعت در نشر اخبار که در نتیجه جعل باشد بدتر از آن است که موضوعات را با دقت ولی با کمی تأخیر گزارش کنند. حالا خبرنگاران در قبال اطلاعات ګرفته شده از شبکه های اجتماعی به تفحص و تحقیق بیشتر می پردازند و حد اقل بعد از حصول اطمینان به نشر آن اقدام می کنند.
منابع:
۱- احمدی، سمیع و جاویده احمدی. (۱۳۹۱) ژورنالیزم شهروندی. کابل: انتشارات پژوهش.
۲- حیدری، ذبیح الله. (۱۳۹۳) ژورنالیزم آنلاین و نگاهی به رسانه های آنلاین در افغانستان. کابل: انتشارات عازم.
۳- سروری، عبدالقهار. (۱۳۹۵) روزنامه نگاری حرفه یی و روزنامه نگاری شهروندی. کابل: نشر پرند.
۴- شکرخواه، یونس. (۱۳۸۴) روزنامه نگاری سایبر. تهران: انتشارات ثانیه.
۵- وزارت عدلیه.(۱۳۸۶) قانون رسانه های همگانی. کابل: وزارت عدلیه.
۶- وزارت عدلیه. (۱۳۹۳) قانون دسترسی به اطلاعات. کابل: وزارت عدلیه.
۷- {جواد افتاده، تفاوت رسانه های اجتماعی و رسانه های جمعی، (۱۷ سنبله، ۱۳۹۴)،
http://rasadrasane.com/%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%86%d9%87-}