معماری
خانه / ژورنالیزم / نقش رسانه ها در توسعه اقتصادی!

نقش رسانه ها در توسعه اقتصادی!

نقش رسانه ها در توسعه اقتصادی!

شکر الله اسدی، استاد پوهنتون و نماینده گهیځ در زون شمال شرق

چکیده

انسان ها و یا جانوران توسط برخی از اندام های خود می توانند تغییرات محیط اطراف خود را به مغز منتقل کنند و سپس تصمیم لازم را بگیرند. این اندام ها عبارتند از: چشم، گوش، بینی، زبان و پوست. به هر یک از این اندام ها رسانه یا (Medium) می گویند و جمع این کلمه (Media) است.

این واژه که گاه به معنای مفرد و گاه به معنای جمع به کار میرود معادلی برای واژه (Medium)  (رسانه) و نیز (Media) (رسانه ها) است.

رسانه ها یا (Media) در لغت به معنی رساندن است و به آن دسته از وسایلی گفته می شود که انتقال دهنده فرهنگ ها و افکار باشد.

پیشینۀ رسانه به بدو ماموریت پیامبران الهی باز می گردد که یکی از مهمترین ابزار‌ها در راستای دعوت به یکتا پرستی و ماموریت الهی پیامبران، نشر هدایت از پیامبران به مردم به صورت گوش به گوش و بالآخره توسط کتب مقدس الهی صورت گرفته است.

بشر در طول حیات اش همواره از وسیله ای برای برقراری ارتباطات استفاده میکرده است تا بتواند پیام خود را به دیگران برساند پس او بی جهت اشرف مخلوقات نامیده نشده است.

رشد اقتصادی عبارت از افزایش کمی ارزش تولیدات (تولید ناخالص داخلی، تولید ناخالص ملی و یا تولید سرانه) یک سال نسبت به سال قبل می باشد.

توسعۀ اقتصادی عبارت از کاهش یا از بین بردن فقر، نابرابری و بی کاری در چارچوب یک اقتصاد در حال رشد می باشد.

با نگاه دقیقتر به رویکرد رسانه های گروهی اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری به موضوع اقتصاد، به خوبی در می یابیم که رسانه ها با حجم وسیعی از پیام های مستقیم و غیر مستقیم، مصرف کننده را به مصرف بیش از پیش تشویق می کنند و به جرأت می توان گفت از مهمترین خط مشی های تمامی رسانه های گروهی جلب مشتری برای دریافت هرچه بیشتر آگاهی تبلیغاتی و در نتیجه کسب درآمد است.

توجه به نقش رسانه های اقتصادی و بررسی روش های تأثیرگذار آنها بر اقتصاد کشورها در دو بعد انفعالی و فعال، نه تنها ماهیت اقتصادی دارد، بلکه از منظر امنیت ملی نیز مهم تلقی می شود.

در کشور ما نیز از این امر مستثنی نیست و تأثیر رسانه ها بر اقتصاد آن، کلیدی است. بنابر این بررسی تأثیر اقتصادی رسانه ها در افغانستان از جمله مسایلی است که سابقه تحقیقات و برگزاری همایش های متعددی را در خود جا داده است.

مقدمه

وابستگی شدید مردم جوامع امروز به رسانه ها در حدی است که به نظر می رسد زندگی بدون رسانه ها دچار اخلال و حتی غیر ممکن می شود. از هنگام رسوخ امواج رسانه های دیداری و شنیداری و بدنبال آن توسعه رسانه های مکتوب و گرایش آنها به کارکردهای تخصصی، هر لحظه دایره آگاهی های ساکنین کره خاکی افزونتر شده و تصور اینکه روزی برسد که بدون اتکا به یکی از انواع رسانه های گروهی و کسب اطلاع و افزایش آگاهی از محیط پیرامون بتوانیم به حیات خود ادامه دهیم کار دشواری باشد.

اکنون این کارکرد عمومی رسانه های گروهی توانسته اصلی ترین نقش را در تعاملات اقتصادی که لازمه تداوم زندگی در هر جامعه با هر نگرش و دیدگاه و گرایش دینی و مذهبی است، ایفا کند. از این رو است که بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که رسانه ها، بخش مهم و انکار ناپذیر اقتصاد امروز هستند.

به این ترتیب در جامعه امروز یک فرد، تنها زمانی می تواند بهترین و مطمئن ترین شرایط زندگی را برای خود و خانواده فراهم کند، یا به عبارتی رفتار اقتصادی مناسب در پیش گیرد که دارای آگاهی و اطلاعات کافی برای تصمیم گیری صحیح باشد، این امر محقق نمی شود مگر با بهره گیری از وسایل ارتباط جمعی، رادیو و تلویزیون، روزنامه ها، نشریات، کتب، سایت های اطلاعاتی، شبکه های اجتماعی و در یک کلام، قرارگرفتن در جریان سیال و مداوم اطلاعات.

امروزه توجه صاحبان سرمايه نیز به سمت رسانه ها جلب شده است، چرا که از اين طريق با تسلط بر اذهان عمومی مي توانند بازار مناسب برای محصولات خود ايجاد کنند. در گذشته که تعادلی نسبی میان عرضه و تقاضا وجود داشت و شکل سنتی تولید و مصرف در نظام های اقتصادی حاکم بود هر آنچه که توليد‌ کنندگان عرضه می‌ کردند فروخته می شد، اما با گسترش تکنالوژی های تولید و افزایش عرضه محصولات مازاد بر مصرف و نیز تعدد توليد ‌کنندگان، بازار به سمت رقابتی شدن سير کرد و در اين حالت رسانه ها به عنوان ابزار برای معرفی محصولات توليد شده به کار گرفته شدند و مفهومی جدید از اطلاع رسانی با عنوان (تبليغات) شکل گرفت که اکنون به عنوان يک حرفه و يک پل ارتباطی بين رسانه و اقتصاد مطرح است.

امروزه هجوم پیام های تبلیغاتی، آنچنان گسترده و پر حجم گردیده که دیگر مصرف کننده فرصت تجزیه و تحلیل نیاز های واقعی خود را ندارد، بلکه تحت تأثیر تبلیغات رسانه ای، در خود احساس نیاز می کند و به طرف محصول و یا خدمات جذب می شود که تبلیغ شده است. در حقیقت این ما نیستیم که انتخاب می کنیم، بلکه برای ما انتخاب می کنند.

در دهه های اخیر صاحبان سرمايه‌ های کلان و فعالان بازار های بزرگ اقتصادی با درک نقش رسانه ها در فروش و درآمد زایی، اقدام به راه ‌اندازی شبکه های تلويزيونی، انتشار مطبوعات، ایجاد سایت و شبکه های اجتماعی کرده اند و بدين ترتيب خود رسانه را به عنوان يک بنگاه برای کسب درآمد در نظر گرفته اند و با خريد و توليد محتوا، سود خود را به حد اکثر می رسانند.

بسیاری از صاحب نظران اقتصادی بر این باورند که امروزه رسانه نقشی مهم تر از پول در اقتصاد دارد؛ اگر پول تولید گر را تشویق به راه اندازی یک مجموعه اقتصادی می کند، رسانه یک جهان را قانع می کند که از این محصول استفاده کنند.

شاید درک این واقعیت چندان دشوار نباشد چرا که می بینیم یک محصول تولید شده در کشورهای صاحب شبکه های ارتباطی گسترده از جمله آمریکا، به سرعت، مصرف کننده جهانی پیدا می کند و همان محصول در کشور محروم از این امکانات رو به نابودی می رود.

توسعه رسانه ها یکی از دست آوردهای دولت در بخش آزادی بیان و تکثر اندیشه ها در افغانستان به ‌شمار می رود. در حالی‌ که در بسیار از کشورها این چنین آزادی بیان و اندیشه وجود ندارد و مردم از دسترسی به رسانه های آزاد محروم اند. بنابراین، مراقبت و محافظت از این دست آورد بزرگ یک مسأله کلان ملی به ‌شمار می رود. اما متأسفانه در سال های اخیر مشکلات متعدد از جمله مشکلات اقتصادی چراغ تعداد از رسانه ها را خاموش ساخته است.

نتایجی به دست آمده از تحقیقات پی در پی از این قرار است که وضعیت رسانه ها با شاخص‌ های زیادی قابل سنجش است که مهمترین شاخص آن اقتصاد و درآمد زایی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین درآمد زایی رسانه ها و کیفیت محتوای آن رابطه وجود دارد. در افغانستان بیشتر رسانه ها به خاطر بحران مالی و کاهش درآمد زایی با خطر سقوط مواجه شده اند. بی توجهی ها در این زمینه و کاهش کمک های اقتصادی با رسانه ها، از مهمترین عوامل بحران مالی رسانه ها است. بحران مخاطب، بیکاری روزنامه نگاران و فرار آنان از کشور و سقوط رسانه ها از پیامدهای منفی بحران مالی رسانه ها است.

۱. اهمیت تحقیق

بدون شک هر تحقیق و پژوهشی به اساس نیاز و ضرورت جامعه صورت می گیرد و تحقیق که در اختیار شما قرار دارد از اهمیت و ضرورت خاص برخوردار می باشد.

زیرا دراین تحقیق نقش رسانه ها و اطلاع رسانی در انکشاف اقتصادی افغانستان که اصل موضوع تحقیق می باشد و ایجاد ارتباطات مؤثر در سازمان های (تجاری، تولیدی و خدماتی) موانع فرا راه ارتباطات در این سازمان ها و ازبین بردن محدودیت های ارتباطی در سازمان ها  صحبت به عمل آمده است.  و برای کسانیکه می خواهد در مورد رسانه ها و وسایل اطلاع رسانی در سازمان ها و یا فراتر از سازمان ها معلومات داشته باشد، یک منبع خوب معلومات می باشد.

۲. سؤالات تحقیق

به خاطر اینکه محقق ساحه کاری خویش را مشخص نماید لازم است تا در مورد سوالات راجع به تحقیق که در ذهن خطور می کند پاسخ مثبت ارایه نماید و در این جا دو نوع سوال وجود دارد:

۱-۲ سؤالات اصلی تحقیق

 رسانه ها در انکشاف اقتصادی چی نقشی را ایفا می نماید؟

۱-۲ سؤالات فرعی تحقیق

۱- چگونه می توانیم از اطلاعات مؤثر در چگونگی تصمیم گیری سازمان های (تولیدی، خدماتی و تجارتی) استفاده نمائیم؟

۲- چگونه می توان وسایل اطلاعاتی و رسانه های مؤثر را در سازمان ها افزایش دهیم؟

۳- موانع فرا راه وسایل ارتباطی و رسانه ای در انکشاف اقتصادی کدام ها بوده؟ و چگونه آنها را برطرف کنیم؟

۳- فرضیه تحقیق

فرض ما براین است تا با داشتن کانال های مؤثر ارتباطی و رسانه ای بسیاری مشکلات داخلی و خارجی سازمان ها را برطرف کنیم.

رسانه های اطلاعاتی مؤثر مثل خون در بدن است، بدون آن نمی توان به اهداف سازمانی که همانا داشتن مزیت رقابتی در بازار است نایل شویم.

از راه ارتباطات مؤثر و کارا می توان بهره وری سازمان ها افزایش پیدا کند، برعکس ارتباطات ضعیف منجر به کاهش بهره وری سازمان ها می شوند.

عصر جدید عصر اطلاعات و فناوری است، باید از ابزار های اطلاعاتی و تکنالوژیکی به حد اکثر در بهبود و سودمندی سازمان ها برای رسیدن به انکشاف اقتصادی استفاده صورت گیرد.

۴- روش تحقیق

طریقه و میتود جمع آوری اطلاعات و یافته های این تحقیق عبارت از روش کتاب خانه ای و همچنان معلومات مؤثق و معتبر را از صفحات مجازی یعنی انترنت به دست آورده و در ترتیب این اثر جابجا نموده ام.

۵- متغیر های تحقیق

این اثر دارای دو متغیر بوده که قرار ذیل میباشد:

۱-۵ متغیر مستقل

    رسانه ها

۲-۵ متغیر وابسته

  انکشاف اقتصادی

۶- اهداف تحقیق

چنانچه یک تحقیق می تواند اهداف مختلف را داشته باشد، که به صورت عموم تحقیق بنده دارای اهداف ذیل میباشد.

۱-۲-۱  هدف اصلی تحقیق

 تبین و توضیح نقش رسانه ها در انکشاف اقتصادی.

۲-۲-۱ اهداف فرعی تحقیق

 نقش اطلاعات در مؤثریت تصمیم گیری های سازمانی.

 چگونگی هماهنگی اطلاعات در میان افراد سازمانی.

 موانع اطلاعات و وسایل مؤثر رسانه ای و از بین بردن آن در سازمان ها.

۷- مشکلات و محدودیت های تحقیق

۱- کمبود منابع علمی در زبان های دری و پشتو در کتاب خانه های کشور.

۲- عدم تجربه کافی در رابطه به تهیه یک اثر علمی یا تحقیق یک موضوع.

۳-   عدم موجودیت و دسترسی به یک کتابخانه مجهز در رشته مورد تحقیق.

۴- بی توجهی و نا هماهنگی ادارات و شعبه ها و در دسترس قرار ندادن معلومات ضروری، به روز و مهم تحقیق برای یک محقق.

رسانه ها (Media)

انسان ها و یا جانوران توسط برخی از اندام های خود می توانند تغییرات محیط اطراف خود را به مغز منتقل کنند و سپس تصمیم لازم را بگیرند. این اندام ها عبارتند از: چشم، گوش، بینی، زبان و پوست. به هر یک از این اندام ها رسانه یا (Medium) میگویند و جمع این کلمه (Media) است.

این واژه که گاه به معنای مفرد و گاه به معنای جمع به کار می رود معادلی برای واژه (Medium)  (رسانه) و نیز (Media) (رسانه ها) است. (۱۳)

رسانه ها یا (Media) در لغت به معنی رساندن است و به آن دسته از وسایلی گفته می شود که انتقال دهنده فرهنگ ها و افکار باشد. (۱۲)

همانطور که از واژهَ رسانه هم مشخص است، ماموریت رسانه، رساندن است: رساندن حرف ها، پیام ها و دیدگاه های من و شما به فرد یا افراد دیگر.

امروزه رسانه از تمدن های جدید به وجود آمده و مورد توجه است. رسانه در نوع آموزشی آن به تمامی امکانات گفته می شود که می توانند شرایطی را در محیط آموزشی به وجود آورند که تحت آن شرایط، فراگیران، اطلاعات، رفتار و مهارت های جدیدی را با درک کامل به دست آورند. (۲۰)

رسانه ها بستر و مجاری طبیعی تهیه و توزیع اطلاعات در جامعه برای شهروندان هستند و موجب می شوند که نیروهای اجتماعی ضمن وقوف و آگاهی به حقوق خویش، سهم خویش را از قدرت ها طلب نمایند.

نگاه اجمالی به تلاش های در حال انجام در حوزه رسانه های منطقه ای و جهانی، این واقعیت تلخ را آشکار می سازد که تقریباً تمامی رسانه های مسلط جهان اعم از مکتوب، صوتی و تصویری عملاً به ابزار برای استکبار جهانی تبدیل گردیده اند؛ آن هم در جهت ترسیم سیاست های بین المللی و منطقه ای و ترویج فرهنگ غربی و لیبرالیزم، سیکولاریزم و نفی تنوع فرهنگی و تشویق به تمرد از اصول و ارزش های ملی و اسلامی. (۲)

پیدایش انواع رسانه های نوین، شیوه اطلاع رسانی را دگرگون کرده است. به طور که رسانه در میان رویداد و مردم، مسیری مجازی ایجاد کرده و در مدل های رسمی، نیمه رسمی یا غیر رسمی که بر خبرگزاری ها و سایت های رسمی، وبلاگ ها و سایت های نسبتاً معتبر دلالت دارد، ساز و کار خاصی برای امر اطلاع رسانی و اطلاع یابی تعریف کرده است. پیدایش و توسعه رسانه های غیر رسمی یا نیمه رسمی جهانی با عنوان وبلاگ نیز که روزانه بر تعداد آن ها افزوده می شود، تأثیر بسزایی بر امر اطلاع رسانی در مدل های جدید با محوریت کاربر دارد. این مسئله حجم محتوای تولید شده را در جهان تا حد زیادی افزایش می دهد، از سوی دیگر میزان مشارکت اجتماعی کاربران را بیشتر کرده و به موازات آن آگاهی روزآمد کاربران را نیز ارتقاء می بخشد.

 در نتیجه ورود به عصر اطلاعاتی و تولد و گسترش رسانه های الکترونیکی و انترنتی، مرز میان رویداد ها و مردم را باریکتر از قبل معرفی کرده است. (۱)

ﻣﺮدم به صورت ارادی ﯾﺎ ﺑﺪون ﻗﺼﺪ، از ﻫﺮ رﺳﺎنه ای ﻓﺮاﮔﯿﺮی دارﻧﺪ؛ ﻣﺸﺮوط ﺑﺮ آﻧﻜﻪ ﻣﺤﺘﻮای آﻧﻬﺎ ﺗﻮﺟﻪ اﯾﺸﺎن را ﺟﻠﺐ ﻛﻨﺪ. ﺗﻮان آﻣﻮزﺷﯽ ﻫﺮ رﺳﺎنه ﺗﺎ ﺣﺪی ﺑﻪ ﻛﺎﻧﺎل ارﺗﺒﺎﻃ آن و ﺗﺎﺣﺪی ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع، ﺷﻜﻞ و اﻫﺪاف آﻣﻮزﺷﯽ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﺑﺴﺘﮕﯽ دارد.

انگیزه های مردم برای گذراندن وقت با ابزارهای رسانه ای در موارد ذیل میباشد:

۱- سرگرمی و تفریح.

۲- آگاهی و دانستن از جهان هستی.

۳- ارتباط اجتماعی.

۴- هویت شخصی و تعریف خود. (۳)

تأریخچه و اهمیت رسانه ها و وسایل ارتباطی

پیشینه رسانه به بدو ماموریت پیامبران الهی باز می گردد که یکی از مهمترین ابزار‌ها در راستای دعوت به یکتا پرستی و ماموریت الهی پیامبران، نشر هدایت از پیامبران به مردم به صورت گوش به گوش و بالآخره توسط کتب مقدس الهی صورت گرفته است.

بشر در طول حیاتش همواره از وسیله ای برای برقراری ارتباطات استفاده میکرده است تا بتواند پیام خود را به دیگران برساند پس او بی جهت اشرف مخلوقات نامیده نشده است. (۴)

انسان اعصار گذشته، در زمانه های دور، از ارتباطات چهره به چهره و رو در رو استفاده میکرده و از طریق طبل و دود پیام هایش را برای دیگران ارسال می کرده است. بشر این دوره، از دنیای بیرون جامعه کوچک و محدود خود بی خبر بوده و تمام دنیا را در گروه محدود و کوچک خود می بیند.

در حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد، اختراع بزرگی در یونان به وقوع پیوست و آن حروف الفبا بود. اختراع حروف الفبا، مانند پلی، گفتار و نوشتار را به یک دیگر نزدیک کرد و آن دو را با یکدیگر آشتی داد، فاصله ها از میان رفت و انسان توانست، به انتقال افکار و ارسال آن برای دیگران فکر کند. زمینه ساز این نقطه عطف تاریخی، تکامل سه هزار ساله سنت شفاهی و ارتباط غیر الفبایی است که سر آغاز دگرگونی کیفی ارتباطات انسانی بود، گسترش سواد تا قرن ها پس از اختراع و گسترش صنعت چاپ و تولید کاغذ، به وقوع نپیوست. (۷)

اختراع چاپ توسط گوتنبرگ موجب شد، انسان علاوه بر ارتباط مستقیم، به ارتباط نوشتاری دست یابد و با آغاز این مرحله، بشر به عصر کتابت یا عصر گوتنبرگ وارد شد.

مک لوهان معتقد است، (دنیای آدم مقیم کهکشان گوتنبرگ را دنیای خطوط مستقیم و پشت سر هم، دنیای اعتقادات به فرضیه های ثابت و معلوم، دنیای طبقه بندی ها، دنیایی که در آن هر چیز باید در طبقه مخصوص خود قرار گیرد و هر معلولی فقط از علت تعیین شده خود ریشه گیرد، تشکیل می شود).

در نیمه دوم قرن پانزدهم صنعت چاپ، به سرعت پیشرفت کرد، نوشته های خبری افزایش یافت و امکان انتشار آن فراهم شد، البته این انتشار، به صورت ادواری نبوده است. مطبوعات ادواری یک و نیم قرن بعد از اختراع صنعت چاپ پدید آمدند. از آغاز قرن شانزدهم، اخبار به شکل کالای حقیقی درآمد و مطبوعات چاپی به عنوان نخستین وسیله ارتباطی نوین به حساب آمدند.

بدین ترتیب، مطبوعات یکی از محصولات مهم و رایج جامعه صنعتی شد که از آغاز قرن هفدهم، پیشرفت سریع خود را آغاز کرد و در نیمه دوم قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم، ویژگی های یک صنعت بزرگ را به خود گرفت. (۵)

با افزایش جمعیت و پراکندگی آنان در سطح کره خاکی نیاز به اطلاعات و تبادل آن بیشتر گردید. انسان که برای ارسال پیام های خود، زمانی از دوندگان مقاوم، اسپ های تندرو و کبوتران نامه بر استفاده می کرد و زمانی دیگر، از مطبوعات و روزنامه ها، اما نتوانست نیاز اصلی اش را که تبادل سریع اطلاعات بود، بر طرف سازد؛ او به وسیله ای نیاز داشت تا پیام های خود را سریع تر منتقل کند. اختراع برق و سپس پیدایش تلگراف در سال ۱۸۳۲ میلادی توسط ساموئل مورس انگلیسی موجب شد، انسان بتواند برای نخستین بار اطلاعات را با سرعت بالا و از طریق رمزهای ساده به مسافت های طولانی انتقال دهد.

اما اختراع تلفون در سال ۱۸۷۶ میلادی توسط الکساندر گراهام بل و توماس واتسون آمریکایی، تحول بزرگی بود، زیرا علاوه بر غلبه بر زمان و مکان، این امکان را فراهم آورده بود که صدای انسان دیگری را که کیلومترها از آنان فاصله داشت بشنود.

با اختراع رادیو در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، انسان وارد عصر الکترونیک شد که بر ارتباطات راه دور تکیه داشت و حس غالب حس شنوایی بود. با اختراع دستگاه ارتباط بی سیم و رادیویی، توسط گوگلیمو مارکنی (Guglielmo Marcon) ایتالیایی در سال ۱۸۹۵ میلادی اخبار و اطلاعات با سرعت شگفت آوری تا نقاط دور دست منتشر شدند.

در مرحله بعد، سینما متولد شد. این وسیله ارتباطی که هدفش سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت بود، کمتر جنبه خبری داشت و حتی از نظر انتشار نیز با دیگر وسایل ارتباطی تفاوت اساسی داشت، از جمله پیشرفت های چشمگیر علمی پس از جنگ جهانی دوم بود، زیرا در سال های اخیر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، با کوشش های که برای تکمیل فن عکاسی و فلمبرداری صورت گرفت، وسایل نوینی چون سینما و تلویزیون در اختیار انسان گذاشته شد.

ظهور تلویزیون موجب گردید که رویدادها آن چنان که اتفاق افتاده اند، به جهان نشان داده شوند. گسترش تلویزیون پس از جنگ جهانی دوم و فراگیر شدنش، آن را به یک رسانه همگانی تبدیل کرد. این وسیلۀ جدید که می توانست، پیام مشابهی را برای میلیون ها نفر به طور همزمان پخش کند، موجب همگون سازی مخاطبان و ایجاد مخاطبان یکسان شد. (۶)

در سال ۱۹۵۷ میلادی روس ها با استفاده از اندیشۀ پوپوف در بیرون از کره زمین ارتباط را میسر ساختند و نخستین قمر مصنوعی با ماهواره را به نام اسپوتنیک به مدار زمین فرستاد.

گسترش سیل آسای کمپیوتر در دهه های اخیر، مهم ترین تغییر را در نظام دانایی، از اختراع چاپ در قرن پانزدهم یا حتی از اختراع خط به این سو، پدید آورده است.

از طرفی هنگام که تجهیزات ارتباطی و ابزارهای انباشت اطلاعاتی است، چنان که از ترکیب سه تکنالوژی متفاوت، یعنی «صنایع کمپیوتر، نرم افزار و برنامه نویسی، صنایع فلم سازی، سینما و تلویزیون، و صنایع مخابرات (تله کامیونیکیشن و الکترونیک)» ابر شاهراه اطلاعاتی ایجاد شده است که اطلاعات گوناگون صوت و تصویری را از طریق کیبل های از جنس فایبر نوری، به مصرف کننده منتقل می سازد.

پس می توان گفت در دهه ۱۹۸۰ میلادی، تکنالوژی های جدید، دنیای رسانه ها را با تغییر و تحول رو به رو کردند و با این دگرگونی، رسانه ها این توانایی را یافتند که اطلاعات را در سطح گسترده ای منتشر کنند و انفجار در رابطه با کمیت اطلاعات ایجاد کنند. (۱۹)

رشد و توسعه اقتصادی

۱- رشد اقتصادی

رشد اقتصادی عبارت از افزایش تولید و عاید ملی در یک مدت زمان کوتاه مثلاً یکسال می باشد. یا به عبارۀ دیگر رشد اقتصادی به تغییرات کمی هر متغییر طی یک دورۀ معین معمولاً یکسال اطلاق می شود.

رشد اقتصادی عبارت از افزایش کمی ارزش تولیدات (تولید ناخالص داخلی، تولید ناخالص ملی و یا تولید سرانه) یک سال نسبت به سال قبل می باشد.

یا به عبارۀ دیگر: رشد اقتصادی عبارت از افزایش تولید ناخالص ملی یا تولید ناخالص داخلی یا مقدار سرانۀ آنها از یک دورۀ زمانی تا دورۀ زمانی دیگر می باشد.

در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی رشد اقتصادی را عامل اصلی توسعه می دانستند و بالا بردن تولید ناخالص ملی و عاید سالانه را هدف توسعه قرار می دادند در واقع در دهه ۱۹۶۰ میلادی توسعه را همواره به عنوان یک پدیده صرفاً اقتصادی می دانستند و اغلب چنین فرض می کردند که رشد اقتصادی برابری بیشتر را به ارمغان خواهد آورد و این برابری موجب نابودی کامل فقر خواهد شد. به همین جهت یک تعداد اقتصاد دانان و سیاست مداران در پایان هر سال ارقام مختلف جمع آوری می کردند تا رشد نسبی تولید ملی را اندازه گیری کنند. بسیاری از آنها احساس می کردند که رشد اقتصادی در ریشه کن کردن و یا حد اقل کاهش فقر مطلق و گسترده که واقعیت زند گی اقتصادی تمام کشور های توسعه نیافته است، عامل اساسی می دانستند بنابرین اغلباً چنین تأکید می شد که باید در فکر تولید نا خالص ملی بود زیرا تولید ناخالص ملی خود مسئله فقر را حل خواهد کرد. (۹)

اما نباید توجه داشت که رشد اقتصادی دارای مفهوم کمی اقتصادی است و نمی تواند به خودی خود به توسعه بیانجامد و واقیعت های موجود در زندگی اقتصادی کشور های فقیر و عقب مانده  خلاف نظریات فوق را به اثبات رساندند بنابرین دردهۀ (۱۹۷۰) و بعد از آن اغلب پلان گذاران به مسائل اجتماعی و اقتصادی دیگری غیر از این افزایش تولید ناخالص ملی روی آوردند و هدف اصلی سیاست خود را توسعه قرار دادند که دارای مفهوم کمی کیفی است. (۱۰)

۲- توسعه اقتصادی

توسعۀ اقتصادی عبارت از کاهش یا از بین بردن فقر، نابرابری و بی کاری در چارچوب یک اقتصاد در حال رشد می باشد.

توسعۀ اقتصادی عبارت است از فرایندی که به موجب آن، درآمد واقعی سرانه دریک کشور و در دوران طویل المدت افزایش یابد.

توسعه یک امر ناگهانی نیست، بلکه یک پروسۀ تدریجی می باشد، و به صورت آرام و پیوسته به پیش میرود، و از همه مهمتر اینکه توسعه امری مداوم است. و در صورت داشتن عنصر پیوستگی معنا دار است.

 از توسعه می توان به طور عام صحبت کرد که در برگیرنده توسعه فرهنگی، توسعه اجتماعی، توسعه سیاسی، توسعه اداری، توسعه اقتصادی و غیره می باشد.

    اگر چه توسعه یک پدیده عینی اقتصادی است ولی بر خلاف رشد اقتصادی امر پیچیده و چند بعدی است و به ساده گی نمی توان با شاخص های کمی مانند: عاید سالانه، ازدیاد پس انداز، سرمایه گزاری و انتقال تکنالوژی پیشرفته از جوامع صنعتی به کشور های عقب مانده یا توسعه نیافته اندازه گیری کرد. چرا که علاوه بر بهبود وضع اقتصادی و ازدیاد ثروت ملی باید تغییرات اساسی کیفی در ساختار اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، تکنالوژیکی و اطلاعاتی نیز پدید آید. (۱۱)

      تجربه کشورهای در حال توسعه از سال (۱۹۴۵م) نشان می دهد که پیشرفت اقتصادی بدون تغییر و تحول مناسب در نظام سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، کلتوری و تکنالوژیکی محال است.

       در دهه (۱۹۷۰م) در چگونگی توسعه تجدید نظر به عمل آمد و توسعه اقتصادی را بر حسب کاهش یا از بین بردن فقر، نابرابری بیکاری در چارچوب یک اقتصاد در حال رشد مورد توجه قرار دادند و در همین دهه پروفیسور دادلی سیرز مسئله توسعه را از دیدگاه درونی مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند.

وی در مقاله تحت عنوان مفهوم توسعه، این سوال ها را در باره توسعه یکی از کشورها طرح کرد. اینکه فقر چه تغییر کرده است؟ بیکاری چه تغییر کرده است؟ نابرابری چه تغییر کرده است؟ و چنانچه سه پدیده فوق در طی یک دوره تغییر کرده باشد بدون شک این دوره برای کشور مورد نظر یک دوره توسعه بوده است. در غیر این صورت حتی اگر عاید دو برابر شده باشد ما نمی توانیم نتیجه را توسعه بنامیم در واقع هدف اصلی توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جز لا ینفک از توسعه را تشکیل می دهد.

تثبیت امور اقتصادی، جا افتادن شاخص ها و متغیر های کلان در بلندمدت، رفع فقر و محرومیت، تحقق سیستم توزیع عادلانه در همه زمینه ها به همراه تأمین حد اقل معیشت برای همه، تقویت کیفیت نظام آموزشی، استاندارد شدن کالاهای تولیدی، بهبود مدیریت و سازماندهی و بهبود روابط کارگر و کارفرما، حاکمیت مقررات اقتصادی و نهادینه شدن سایر ارتباطات اقتصادی و امثال آنها، از لوازم تحقق توسعۀ پایدار اقتصادی می باشد. (۸)

نقش رسانه ها در توسعه اقتصادی

قسمی که در فوق تذکر داده شد، رسانه عبارت است از یک وسیله ارتباط جمعی که امروزه دایره وسعتش بیش از پیش گسترده است و اکنون علاوه بر مطبوعات، رادیو، تلویزیون، شبکه جهانی انترنت را نیز در بر می گیرد. فراوانی جمعیت، تمرکز گروه‌ های وسیع انسانی در شهرهای بزرگ، شرایط خاص تمدن صنعتی و پیچیدگی وضع زندگی اجتماعی، وابستگی ها و همبستگی های ملی و بین المللی، نا امنی و بحران ها، تحول نظام های سیاسی و اجتماعی، دگرگونی مبانی فرهنگی، ترک سنت‌ های قدیمی و مخصوصاً بیداری وجدان اجتماعی همه از جمله عواملی هستند که روز به روز نیاز انسان را به آگاهی از تمام حوادث و وقایع جاری محیط زندگی بیشتر می کند، تا جایی که پیشرفت وسایل ارتباط جمعی و توسعه اقتصادی و اجتماعی و تحکیم مبانی دموکراسی و تفاهم بین المللی لازم و ملزوم یکدیگر شده اند. در این جوامع افراد کوشش می کنند همیشه در جریان همه امور و مسائل اجتماعی قرار داشته باشند تا بتوانند به طور مستقیم یا غیرمستقیم نقش خاص خویش را در زندگی گروهی ایفا کنند. به همین جهت آگاهی اجتماعی از مهم ترین ویژگی های زمان معاصر به شمار میرود و همین آگاهی است که انسان را به زندگی فردی و جمعی علاقه مند می سازد و توجه او را به آزادی ها و مسؤولیت های وی جلب می کند. به این ترتیب در جامعه امروز یک فرد تنها موقعی می تواند بهترین و مطمئن ترین امکانات و وسایل زندگی را برای زندگی گروهی به دست آورد که دارای معلومات و اطلاعات کافی، خط مشی های صحیح و افکار و عقاید سالم باشد و این امر با استفاده از وسایل ارتباط جمعی، روزنامه‌ها، نشریات، کتب، سایت‌های اطلاعاتی و در یک کلام اطلاعات قابل دسترسی است. (۱۷)

امروزه توجه صاحبان سرمایه نیز به سمت رسانه ها جلب شده است، چرا که از این طریق با تسلط بر اذهان عمومی می توانند بازار مناسب برای محصولات خود ایجاد کنند. در گذشته هر آنچه را که تولید‌ کنندگان عرضه می نمودند فروخته می شد، اما با افزایش تولید کنندگان بازار به سمت رقابتی شدن سیر نمود و در این حالت رسانه‌ ها به عنوان ابزار برای معرفی محصولات تولید شده به کار گرفته شدند و بدین ترتیب تبلیغات به عنوان یک حرفه و یک پل ارتباطی بین رسانه و اقتصاد معرفی شد. (۱۱)

در به کارگیری تفکر نظری رسانه در اقتصاد، نقش رسانه در تعاملات بین بازیگران اقتصادی مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. رسانه ها خودشان به عنوان بستر برخورد تولیدات و تقاضا در بازارهای غیرشخصی عمل می کنند. از حروف الفبای خط میخی بابلی ها تا بیت های انترنت، رسانه ها قابلیت بستن قرارداد و تجارت غیرشخصی را داشته اند. از این رو رسانه همیشه بخش مهم، اما بدیهی اقتصادی مدرن بوده است. (۱۳)

رسانه های همگانی و ایجاد انگیزه برای توسعه اقتصادی

برای ایجاد انگیزه در پیشرفت، قبل از هر امر دیگری مردم باید توسعه و پیشرفت را بشناسند و اطلاعات و اندیشه های جدید را به دست آورند. آنها باید لزوم تغییرات را درک کنند و در مورد راه های مختلف ایجاد تغییر، اطلاعات لازم را داشته باشند. اهمیت رسانه های همگانی در این تحول و دگرگونی به حدی است که این وسایل، پشتوانه و زیربنای تغییرات اجتماعی در توسعه ملی به شمار میروند. رسانه های همگانی با ایفای نقش آموزشی و خبری خود، در ایجاد تحول و مهارت‌ها، ارزش‌ها و انگیزه ها مؤثرند.(۴)

رسانه های همگانی می توانند با استفاده از شیوه های مناسب، نیازهای عمومی را با امکانات ملی در کشور هماهنگ کنند. در بخش مصرف، گاهی گفته می شود که مصرف به توسعه لطمه می زند و تنها راه رسیدن به پیشرفت، صرفه جویی است. البته اگر صرفه جویی به معنی انباشت سرمایه و تخصیص منابع به سرمایه گذاری های اساسی باشد کاملا صحیح است، ولی اگر مفهوم صرفه جویی صرف نظر کردن از تولید و مصرف کالای مورد نیاز باشد، قطعا صحیح نیست و باید گفت که اقتصاد، علم استفاده درست و صحیح است نه علم صرفه ‌جویی، رسالت رسانه همگانی در درک این امر مهم است. همان گونه که اشاعه مصرف گرایی به سبک غرب، شاید به نوعی خیانت به اقتصاد ملی محسوب می شود، رواج دادن شیوه درست تولید و توزیع کالای اساسی و ترغیب مردم به استفاده از آنها، بزرگترین خدمت به توسعه است.

این هم خلاصه نظریات جان کین یکی از بزرگترین نظریه پردازان بخش رسانه ای در مورد وظایف رسانه ها:

۱- رسانه مؤظف به ایجاد مخاطب برای شرکت های تبلیغاتی اند.

۲- رسانه ها می باید برنامه هایی پخش کنند که با علایق اکثریت جمعیت مخاطب همخوانی داشته باشد.

۳- برنامه سازان رسانه ای، متولیان اجتماع نیستند، بلکه آنها مشارکت کنندگان در بازار تجاری کالاها و خدمات هستند.

۴- سیاست های رسانه ای می باید به گونه ای اتخاذ شود که بیشترین استفاده از تبلیغات در رسانه ها به عمل آید.

۵- نظام رسانه ای می باید به سمت کالایی شدن (تولید و ارائه کالاهای تجاری برای مخاطبان) سوق داده شود.

۶- گرایش به انباشت سرمایه باید به یکی از مهم ترین سیاست های مدیریت رسانه ها بدل شود.

۷- آن های که مصارف برنامه های رسانه ها را تقبل می کنند باید محتوای برنامه های آن را نیز تعیین کنند.

۸-  مخاطبان باید به مثابه مصرف کنندگان تلقی شوند که تحت تأثیر بازارند، نه شهروندانی که در تصمیم گیری ها و استراتیژی های کلی رسانه حق مشارکت دارند.

عمده ترین کارکرد رسانه ها، تحصیل سود از طریق تولید و انتشار گفتمان تجاری است.

آما آنچه که امروز شاهد آن هستیم انحراف از مسیر تبیین شده و دور شدن بسیاری از رسانه های گروهی از نقش و رسالت واقعی خویش است و به نظر می رسد رویکرد رسانه های داخلی کشور مان افغانستان نیز بر مبنای تئوری جان کین، برای تحصیل سود از طریق تولید و انتشار گفتمان تجاری است.(۶)

با نگاه دقیقتر به رویکرد رسانه های گروهی اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری به موضوع اقتصاد، بخوبی در می یابیم که رسانه ها با حجم وسیعی از پیام های مستقیم و غیر مستقیم، مصرف کننده را به مصرف بیش از پیش تشویق می کنند و به جرأت می توان گفت از مهمترین خط مشی های تمامی رسانه های گروهی جلب مشتری برای دریافت هرچه بیشتر آگاهی تبلیغاتی و در نتیجه کسب درآمد است. و جالب تر اینکه رویکرد برنامه های آموزشی، سرگرمی، تفریحی، گزارش ها و مصاحبه های غیر خبری در مطبوعات و رادیو تلویزیون درجهت تبلیغات تجاری است. یعنی امروزه مخاطب در هر لحظه و در هر موقعیت مکانی تحت بمباران تبلیغات تجاری قرار دارد، که خواه ناخواه مورد اصابت قرار می گیرد.

«حمید مولانا» در کتاب «گذر از نوگرایی»، نگرش ها و الگوهای متفاوت در قبال ارتباطات و توسعه را از هم تفکیک کرده و به طبقه بندی نگرش های ارتباطات توسعه از جنبه رابطه علت و معلولی می پردازند.

مشخصه این دیدگاه بحث بر سر این مسئله است که کدام یک (ارتباطات یا توسعه) موجد و عامل دیگری است؟

این دسته از نظریات که عمدتاً از دوره پس از جنگ جهانی دوم و کسب استقلال سیاسی کشورهای مستعمره قدیم مطرح شدند بر تقدم رشد اقتصادی تأکید دارند و معتقدند که رشد اقتصادی، توزیع عادلانه تر ثروت و درآمد را میسر خواهد ساخت و پیش شرط های لازم برای توسعه نهادهای دموکراتیک از جمله رسانه ها را فراهم خواهد ساخت. (۴)

دانیل لرنر از نخستین نظریه پردازان است، که نقش توسعه بخشی ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی را برای جهان سوم، وارد الگوی خود کرد. الگوی چهار مرحله ای لرنر با تأکید بر ضرورت دگرگونی نظام ارتباطی جوامع سنتی، شاخص های اصلی نوسازی و مراحل آن را این گونه مطرح می سازد:

۱- شهرنشینی.

۲- سواد آموزی.

۳- استفاده از وسایل ارتباط جمعی.

۴- مشارکت های سیاسی و اقتصادی.

این شاخصه ها در سال ۱۹۵۸ میلادی با انتشار کتاب معروف او تحت عنوان «گذر از جامعه سنتی؛ نوسازی خاورمیانه» برای نخستین بار عرضه شد.

لرنر معتقد بود که نوسازی جهان سوم، تنها یک راه میان بر و کم هزینه دارد، تقلید از الگوی غربی توسعه و پیاده سازی بی کم و کاست مراحل چهارگانه آن در کشورهای مزبور. این دیدگاه ها نخستین رویکرد به توسعه محسوب می شوند و بر مبنای تجارب غرب در توسعه بوده و یا تحت تأثیر تحولات اقتصادی غرب قرار داشتند. (۵)

تأثیر رسانه در اقتصاد کشورها

توجه به نقش رسانه های اقتصادی و بررسی روش های تأثیرگذار آنها بر اقتصاد کشورها در دو بعد انفعالی و فعال، نه تنها ماهیت اقتصادی دارد، بلکه از منظر امنیت ملی نیز مهم تلقی میشود.

در کشور ما نیز از این امر مستثنی نیست و تأثیر رسانه ها بر اقتصاد آن، کلیدی است بنابراین بررسی تأثیر اقتصادی رسانه ها در افغانستان از جمله مسایلی است که سابقه تحقیقات و برگزاری همایش های متعددی را در خود جا داده است.

طور که انتشار اخبار و تحلیل های اقتصادی می تواند بر افزایش یا کاهش قیمت کالاها و خدمات تأثیرمستقیم داشته باشد و در برخی حوزه های مانند بازار های بورس که متأسفانه کشور مان از این نعمت اقتصادی بی بهره است حتی قادر است، با فضا سازی و ایجاد موج خبری در زمان مشخص، یک حوزه اقتصادی را با رکود یا رشد قابل ملاحظه‌ همراه کند. (۱۲)

با توجه به اینکه؛ رسانه های اجتماعی بخش جدایی ناپذیر زندگی مردم محسوب می شوند، بدیهی است که آگاهی مردم در خصوص مسایل اقتصادی روز، افزایش یافته و نسل آینده جامعه از آغاز تولد با رسانه های اجتماعی بزرگ می شوند و در دنیای اطلاعاتی و ارتباطی امروز، بخش عظیم فرهنگ، ارزش ها و هنجارهای جامعه خود و سایر جوامع را از این رسانه ها، دریافت می کند.

براین اساس رسانه های اجتماعی، می توانند به عنوان یک دانشگاه برای شگوفایی و اعتلای فرهنگ جامعه ایفای نقش کنند و زبان هدایت جامعه محسوب شوند، بنابراین جوامع امروز، بدون استفاده از رسانه ها نمی توانند به زندگی عادی خود ادامه دهند و تولید و مصرف کالاهای رسانه ای مثل روزنامه‌ها، مجلات، برنامه‌های رادیو و تلویزیون و… با پیروی از قوانین اقتصادی صورت می گیرد. (۱۵)

همچنین، رسانه همیشه بخش مهم و غیرقابل انکار اقتصاد مدرن بوده اند و در بکارگیری تفکر نظری رسانه در اقتصاد، نقش رسانه در تعاملات بین بازیگران اقتصادی مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. رسانه ها خود به عنوان بستر برخورد تولیدات و تقاضا در بازار عمل می کنند.

بنابراین؛ اطلاع رسانی درست می تواند جهت گیری ها را اصلاح کرده و فضای اقتصادی را آشفته و غیر هدفمند کند یا برعکس موجب هدایت توانمندی ها به مسیر درست شود.

همچنین امروزه؛ رسانه های اجتماعی با بزرگ نمایی موضوعات خاص در کنار حکومت های خود به حاکمیت مجازی میپردازند و در این میان، رسانه ای که بتواند افکار عمومی را سریع تر و راحت تر متقاعد کند، پیروز میدان خواهد بود و زمینه را برای پیروزی دولت متبوع خود در یک جنگ دیپلماتیک تا حد قابل توجهی مهیا خواهد کرد. (۱۴)

امروزه رسانه های اجتماعی نقش واسط میان مردم و دولت را برعهده دارند و دولت می تواند از این رسانه ها، برای ترویج برنامه ها و سیاست ها و جلب حمایت مردم استفاده کند.

البته؛ شرط لازم برای بهره گیری کارآمد از رسانه ها، استقلال طلبی نسبی رسانه ها از دولت است، اگر دولت از این رسانه ها، به صورت ابزاری استفاده کند، کارآمدی اجتماعی آنها را با بی اعتماد شدن مردم نسبت به استقلال رسانه ها در طول زمان از بین می برد.

رسانه های مستقل در عین انتقال دیدگاه های دولت به مردم، انتقادات و پیشنهادات آنها را منعکس می کنند و ابزار اصلی نظارت مردم بر نحوه عملکرد دولت ها تلقی می شوند و می توانند به عنوان نهادهای مستقل از دولت، وظیفه نظارت مستمر بر عملکرد این نهاد را برعهده داشته و نقش مهمی در اصلاح نارسایی ها و تسهیل اجرای برنامه های مناسب ایفا کنند. (۱۶)

با توسعه شبکه های اجتماعی، دولت می تواند با گروه های وسیعی از مردم ارتباط برقرار کرده و سیاست های خود را ترویج کند و به سرعت در جریان نظریات و دیدگاه های موافق و مخالف قرار گیرد، از اینرو توسعه شبکه های اجتماعی، زمینه ساز افزایش سرمایه اجتماعی محسوب می شوند.

بر این اساس؛ می توان گفت، از آنجایی که شالوده امنیت اجتماعی و سیاسی یک کشور در جهان امروز بر پایه امنیت اقتصادی استوار است، به نظر می رسد موضوع وجود استراتیژی رسانه ای در اقتصاد، بیش از آنکه برحوزه اقتصاد تأثیرگذار باشد، تأمین کننده ثبات و امنیت ملی خواهد بود و می تواند در شرایط بحرانی، مانع از ایجاد تنش‌ های غیر قابل کنترول اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شود. (۱۸)

بنابراین؛ رسانه ها سوای آنکه زمینه ساز ایجاد تحرک روانی در بین افراد هستند، می توانند موجب یگانگی عاطفی توسعه و نوسازی جوامع بشری باشند و نباید از نقش و تأثیر مثبت این رسانه ها بر شگوفایی اقتصاد، بالندگی سیاسی و توسعه اجتماعی غافل شویم.

نهایتا آنچه واضح است، امروز باید بر اساس یک برنامه ریزی و تفکر جمعی تمام تهدید ها را به فرصتی برای رشد و شگوفایی تبدیل کنیم و در این میان، باید از قدرت جادویی رسانه های نوین و آنلاین، فراگیر و تأثیر‌گذار، به عنوان ابزار ارتباطی برای توسعه کشور استفاده کنیم تا شاهد آینده ای درخشان و پرامید در به ثمر رسیدن زیرساخت های فکری ـ فرهنگی باشیم. (۱۶)

در نظام مبتنی بر بازار، اصل اساسی و خدشه ناپذیری به نام بازار بر تمامی عرصه ها حاکم است و اقتصاد قلمروی است که بر تمامی عرصه ها رجحان دارد و عامل اساسی تعیین کننده سویه های تصمیم گیری در تمامی زمینه ها نیز می باشد. رسانه ها در این نظام به مانند تمامی حوزه ها از فلسفه وجودی جامعه لیبرال، که مبتنی بر بازار است، تبعیت می کنند. نهایتا پارادایمی متشکل از مفاهیمی همچون جهانی شدن اقتصاد، بازارهای آزاد، تجارت آزاد جهانی (GATT) موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت، صندوق بین‌المللی پول (IMF) و… شکل می گیرد، که تأثیر خود را در اداره، نوع وظایف و نهایتا محتوای رسانه ای به شکل بارز و مشخصی اعمال می کند. به عبارتی، در این نظام به تبعیت از فلسفه وجودی آن از آزاد ‌سازی، خصوصی سازی و حذف نظارت دولتی بر رسانه ها دفاع می شود. در نتیجه شبکه های خصوصی جدیدتر و بیشتری (چه عمومی و چه تخصصی) برای بینندگان ایجاد شده است، که پیوسته خواستار آزاد سازی هر چه بیشتر رسانه ها هستند.

این مکتب از اصالت سود تغذیه می شود و ریشه در مکتب کلاسیک اقتصاد و نظریات آدام اسمیت و ریکاردو در عرصه‌ اقتصاد و نظریات جان لاک و استوارت میل در عرصه‌ فلسفی دارد. بازار به عنوان دست نامرئی در جهت رفاه همگانی عمل می کند. در این مکتب که به مکتب طرفداران عرضه نیز معروف است، اعتقاد بر این است که هر عرضه ای سبب ایجاد تقاضای خود می شود و نهایتا بازار به عنوان مکانیزم ماورایی در جهت تعیین قیمت و انجام مبادله عمل می کند. این مکانیزم مدعی است که بیشترین مطلوبیت را ایجاد می کند. در عرصه رسانه ای نیز هیچ تفاوتی با سایر کالاها دیده نمی شود. رسانه ها محصولات را تولید می‌کنند، که منطق کالاهای دیگر بر آن حکمران است و بیننده به عنوان مصرف کننده تلقی می شود. در نهایت آنچه تقاضا می کند در اختیار او قرار می گیرد و به علایق بینندگان توجه کامل می شود. (۲۰)

در کل می توان گفت که افزایش کانال‌ های مختلف در راستای تکریم بیشتر استفاده کنندگان است.

فهرست منابع و مآخذ

  1. نشریه مركز پژوهش های اسلامي صدا و سيما، دوره جديد، شماره هفتم، سال ۱۳۹۱٫
  2. ۲٫ بی باک آبادی، غزال – نامه پژوهش سال ۱۳۸۹ شماره ۱۱٫
  3. ۳٫ کوثری، مسعود – انترنت و آسیب های اجتماعی، تهران، نشرسلمان. سال ۱۳۹۰٫
  4. ۴٫ مولانا، حميد- گذر از نوگرايی ارتباطات و دگرگونی جامعه- مترجم: یونس شکرخواه- ناشر: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها – سال ۱۳۸۷٫
  5. ۵٫ لرنر، دانیل – گذر جامعه سنتی، نوسازی خاورمیانه- مترجم: دکتر غلام رضا خواجه سروی / مسعود اویسی – ناشر پژوهشکده مطالعات راهبردی -سال ۱۳۸۳٫
  6. ۶٫ کین، جان – رسانه ها و دموکراسی – مترجم نازنین شاه رکنی – انتشارات طرح نو.
  7. ۷٫ ران یماهنامه علمی، تخصصی انجمن روابط عمومي اشماره ۷۶ / اردیبهشت ۱۳۹۰٫
  8. ۸٫ طهماسب محتشم، دولت شاهی – مبانی علم اقتصاد – انتشارات خجسته،تهران – سال ( ۱۳۷۰ ).
  9. ۹٫ محمود متوسلی – توسعه اقتصادی – مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران،تهران – سال ( ۱۳۸۲ ).
  10. ۱۰٫ یوسف ، نراقی: توسعه و کشورهای توسعه نیافته، انتشارات، شرکت سهامی انتشارتهران. سال، ۱۳۷۹٫
  11. ۱۱٫ پل سامولسن، مبانی و اصول علم اقتصاد، نورد هاوس، ویلیام، سال (۱۳۸۴).

۱۲٫https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3814/4872/40550

۱۳٫http://ensani.ir/file/download/article/20121231092449-9561-18.pdf

  1. ۱۴٫ http://www.irna.ir/fa/News/298040/
  2. ۱۵٫ https://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=5&cad

۱۶٫http://mediajournal.ir/article/media-management/5867

  1. ۱۷٫ https://donya-e-eqtesad.com
  2. ۱۸٫ http://ensani.ir/file/download/article
  3. ۱۹٫ http://ecomedia.blogfa.com/
  4. ۲۰٫ http://www.irna.ir/fa/News/298040/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قالب وردپرس