آنچه در سطور زیر می خوانید در نخستین شماره جریده «ګهیځ» که تقریباً سه ماه پس از شهادت منهاج الدین «ګهیځ» توسط تیم جدید اداره جریده مذکور نوشته شده است که بیشتر روی چگونگی قضیه ترور شهید «ګهیځ» و اقدام نکردن دستگاه حاکمه در مورد گرفتاری قاتلان وی بحث می کند. «اداره انجمن ګهیځ»
واقعهی غم انگیز شهادت مرحوم و مغفور فاضل الحاج منهاج الدین «ګهیځ» صاحب امتیاز، جریده شریف «ګهیځ» که تفصیل آن را در وقت حدوث این فاجعهی درد انگیز، در صفحات جراید مطالعه کرده بودید از جمله جنایات تکان دهندهایست که نظیر آن در کشور ما کمتر به مشاهده رسیده است.
مرحوم ګهیځ، در شب جمعه در منزل خود، در نزدیکی مقر ولسوالی چهاردهی، توسط یک دسته مسلح از دشمنان اسلام و افغانستان با فیرهای تفنگچه در حالی به شهادت رسید که با دو نفر مهمان خود مصروف صحبت و صرف غذای شب بود؛ چون دسیسه، خیلی دقیقانه، طرح شده بود و اجازه نمیداد که هیچ شاهدی از جریان قتل زنده بمانند. حتی، قاتلان خونخوار به مهمانان مرحوم ګهیځ هم ترحم ننمودند و یک تن از آنان را نیز به شهادت رساندند.
کسانیکه از مبارزات خستگی ناپذیر مرحوم ګهیځ بر علیه دشمنان اسلام و افغاستان خبر دارند و خصوصاً با در نظر گرفتن جریانات چند ماه اخیر که ناشی از حملات مسلحانهای دستهای مخالف اسلام بر جوانان مسلمان بود، ابداً نمیتوانند باور کنند که قتل مرحوم ګهیځ یک قتل تصادفی و عادی باشد یا هم این قتل، توسط جنایت کارانی صورت گرفته باشد که معمولاً به غرض غصب پول و مال مردم به خونریزی های ناحق اقدام می کنند، چون نه ګهیځ در منزل خود مال و دولتی داشت و نه قاتلان چیزی از مال با وی خود برده اند.
قتل مرحوم ګهیځ همانطوریکه نمایشگر بد امنی شدید و بی سابقه در پایتخت کشور و بی نظمی در دستگاه حاکمه آن وقت است، ناشی از عدم ارزیابی صحیح دستگاه حکومت از وضع جریانات ضد اسلام و ضد ملی در کشور است که اخیراً با استفاده از ضعف و عدم اقتدار حکومت ها، پیوسته در تلاش رشد و انکشاف به نظر میرسد. مرحوم ګهیځ از جمله ی آن مسلمانان با عزم و با ایمان بود که با بُنیه ضعیف و دارایی اندک خود به حمایت از اساسات دین مبین اسلام برخاست و از طریق تأسیس جریدهی ګهیځ بیش از آنچه انتظار برده میشد؛ در این مبارزه مقدس مصدر خدمت گردید و درین مبارزه جز به خدای واحد به کسی توکل نکرد و اگر کسی ایماناً و اخلاقاً با وی معاونتی کرد از قبول آن اعراض ننمود چونکه سهمگیری در این نوع مبارزات وظیفه هر فرد متدین و وطندوست جامعه است و از طرف دشمنان اسلام و افغانستان طوریکه اخیراً معمول گردیده است مانند صدها عالم و مبلغ دین به اتهامات گوناگون متهم گردید ولی چون هدف او پاک بود از اتهامات اعداء باکی ننمود و تا سرحد مرگ مبارزه مقدس خود را به پیش برد.
مرحوم ګهیځ خود را در راه حمایت از دین مقدس اسلام و منافع علیای افغانستان قربان نمود و درس آموزندهیی از خود به برادران مسلمان افغان باقی گذاشت.
قتل مرحوم ګهیځ، یک قتل عادی نبود؛ بل از آن نوع قتلهای است که بعضاً در جهان رخ می دهد یعنی قتل در راه دفاع از عقیده و ایمان و و قتی آن را به حیث یک قتل سیاسی قبول کنیم. آنگاه باید اذعان نماییم که آنهایی که برای پیشبرد آمال غیر ملی و غیر اسلامی خود عقیده و حیات مردم را به بازی گرفته اند، اکنون از مرحله اول فعالیت خود که عبارت از مسموم گردانیدن افکار عامه توسط تبلیغات زهراگین و هوراهای روی جاده بود؛ به مرحله دوم فعالیت یعنی به مرحله ترور و آدم کشی و تجاوز بر خانههای مبارزین پا گذشته اند و بسیار احتمال دارد که قتل مرحوم ګهیځ در نوع خود یگانه قتلی نباشد.
به گمان غالب آنهاییکه ناجوانمردانه پلان قتل مرحوم ګهیځ را طرح نموده اند فکر کرده اند که با از بین بردن ګهیځ لطمهی بزرگ به جبهه مبارزین ضد بی دینی حواله خواهند کرد و به مخالفت های مسلمانان حقیقی علیه دهریت و ماده پرستی خاتمه خواهند داد و اما این اشتباهیست بزرگ، چه هر فرد این کشور در امر دفاع از ناموس دین و وطن به ذات خود یک «ګهیځ» و قویتر از آن است.
مرحوم «ګهیځ»، وقتی از ما مفارقت اختیار نمود که وظیفه فردی و اجتماعی خود را حتی المقدور برای اعتلای دین و سعادت مردم انجام داده بود. کوچکترین دَین ازین رهگذر در ذمه ندارد.
معلوم نیست، دستگاه حاکمه افغانستان از این ترور و آدم کشی چه انتباه میگیرد و قاتلان مرحوم ګهیځ و دسیسه سازان قتل ظالمانه و وحشیانه او را میخواهد دستگیر و به کیفر اعمال شان میرساند و یا چطور؟
و تا جایی که ما ملاحظه میکنیم این موضوع را میخواهند در رواق نسیان بگذارند؛ سکوت مرگبار دستگاه پولیس درین مدت طولانی بیانگر این حقیقت است. با واقعه شهادت مرحوم ګهیځ به حیث مؤسس و صاحب امتیاز یک جریده و به حیث یک نویسنده و صاحب قلم، اکنون این سوال مطرح میشود که آیا موقف آیندهی سایر مجاهدین و مبارزین حقیقی مسلمانان در برابر این تروریزم چه خواهد بود؟ آیا تن به تقدیر داده هر روز و شب خود، فامیل و دوستان خود را به تشویش و اضطراب مقابله آدم کشان سپر خواهند کرد و یا راه و روش را مورد غور و مطالعه قرار خواهند داد که لا اقل فعالیتهای سیاسی و مدنی آنها را تضمین نماید.
ما یقین داریم که قضاوت مردم متدین و حق پرست افغانستان در مورد تراژیدی قتل مرحوم ګهیځ خیلی واقعبینانه و همدردانه بوده خدمات و فدا کاری او همیشه درخور تمجید و ستایش و خاطراتش جاویدانه و فراموش نشدنی خواهد بود.
مرحوم ګهیځ، نزد تمام کسانیکه به حکم قرآن به قدسیت همچو مبارزات عقدیده دارند که نه مرده و زنده و جاوید است زیرا او در راه حمایت از ناموس دین و وطن به شهادت رسید و مقام شهدا بالاتر از آن است که دست مرګ به آن برسد، بلکه مرگ حقیقی مرگ عبرت ناک و مرگ رسوا کننده نصیب کسانی خواهد بود که به خون ریزی ها و آدم کشی های ناحق مبادرت می ورزید.
و وقتی از طرق مبارزات قانونی احساس ناکامی و خفت کردند از راه فعالیت های مسلح تروریستی و زیر زمینی به اعاده حیثیت میپردازند. ما به روح پاک مرحوم الحاج منهاج الدین ګهیځ و همه کسانیکه در راه صیانت از ناموس دین و وطن پروانه وار سر سپرده اند دعای مغفرت میفرستیم و از دستگاه حاکمه افغانستان جداً تقاضا می کنیم که با دست گیری هرچه زودتر قاتلان ګهیځ و شهید و به محاکمه علنی آنها به تسکین قلوب درد رسیده جامعه متدین کشور بپردازند.
برګرفته از جریده ګهیځ:
۲۶ قوس ۱۳۵۱هـ ش، شماره ۲۳، صفحه ۱ و ۴