عصر ارتباطات
نویسنده: محمّدباقر ربّانی
ارتباطات، عنصر مهمی در این عصر به شمار می آید و به همین دلیل عصر امروز، به «عصر ارتباطات» نامگذاری شده است و ما در این نوشتار برآنیم که به این موضوع بپردازیم و نکاتی را در این زمینه ذکر نماییم.
واژه ارتباط که معادل Communicationانگلیسی است، در فارسی به صورت مصدری به معنای پیوند دادن و ربط دادن استعمال می شود. در این زمینه پژوهشگران علوم اجتماعی و متخصّصان علوم ارتباطات، تعاریفی را ذکر کرده اند که یکی از بهترین تعاریف، متعلق به چارلز کولی (جامعه شناس امریکایی) است. کولی در کتاب خود به نام «سازمان اجتماعی»، ارتباط را چنین تعریف می کند: “ارتباط، ساز و کاری است که روابط انسانی بر اساس و به وسیله آن به وجود می آید و تمام مظاهر فکری و وسائل انتقال و حفظ آنها در مکان و زمان بر پایه آن توسعه پیدا می کند. ارتباط، حالات چهره و رفتارها و حرکات و طنین صداها و کلمات و نوشته ها و چاپ و راه آهن و تلگراف و تلفن و تمام وسایلی را که اخیرا در راه غلبه بر مکان و زمان ساخته شده اند، همه را، در برمی گیرد.”
در این تعریف، چند عنصر وجود دارد که با تحلیل آنها، اهمیت پدیده ارتباط و نقش وسایل ارتباطی روشن می شود، بدین ترتیب:
الف) ارتباط، مبنای اساسی روابط انسانی به شمار می آید.
ب) روابط انسانی به وسیله ارتباط، عملاً برقرار می شود.
ج) وسیله انتقال است که محتوای روابط انسانی و اطلاعات را از شخصی به شخص دیگر یا از گروهی به گروه دیگر منتقل می کند.
ارتباط به صورت مفرد (Communication)شامل چگونگی انتقال یک مطلب به یک فرد است ؛ اما کلمه ارتباطات به صورت جمع (Communications)به وسایل و روش های ارتباطی اطلاق می شود. از این رو، کلیه روابط و مناسبات و مُفاهمه هایی که از طریق روزنامه، تلویزیون، رادیو، انترنت، کتاب، پوستر، سخنرانی، کاسِت های صوتی و… برقرار می شوند، از انواع ارتباطات به شمار می آیند. در واقع، هر انتقال پیامی، یک ارتباط محسوب می شود.
انواع ارتباط:
۱٫ ارتباط مستقیم و شخصی: ارتباطی است که بدون واسطه بین شخص پیام دهنده و شخص پیام گیرنده ایجاد می شود. در این نوع ارتباط، اطلاعات و پیام، مستقیما مبادله می شود، مثل گفتگو بین دو یا چند نفر. مهم ترین خصوصیت این نوع ارتباط، صمیمی بودن و دوستانه بودن این ارتباط است.
۲٫ ارتباط غیر مستقیم و غیر شخصی: در این نوع از ارتباط، واسطه ای بین فرستنده و گیرنده پیام وجود دارد، به این شکل که فرستنده و گیرنده پیام، همدیگر را نمی شناسند و فقط پیام ارتباطی توسط وسیله ارتباطی (کتاب، مجله و…) به مخاطبان می رسد.
۳٫ ارتباط جمعی: ارتباط غیر مستقیمی که از طریق تلویزیون، رادیو، مطبوعات پرتیراژ و وسایل مشابهِ ارتباطی (رسانه های گروهی) ایجاد می شود، ارتباط جمعی نامیده می شود. این نوع ارتباط، بین هزاران نفر از افرادی که همدیگر را نمی شناسند، به وجود می آید.
در این نوع ارتباط، دیگر محدودیت زمانی و مکانی ای که در ارتباط های مستقیم و شخصی وجود داشت، وجود ندارد. خصوصیت دیگر، این است که در این نوع از ارتباط ، امکان حفظ و دوام پیام ها به صورت چاپی یا نوار و فیلم در طول زمان وجود دارد.
تفاوت ارتباطات در عصر گذشته با عصر امروز:
۱٫ . نخستین ویژگی ارتباطات جمعی در عصر حاضر (در مقابل ارتباطات سنتی که در گذشته وجود داشت)، غیرشخصی بودن پیام هایی است که از طریق وسایل ارتباط جمعی در اختیار انسان ها قرارمی گیرد. ارتباط در گذشته از طریق چهره به چهره و بدون واسطه انتقال پیدا می کرد ؛ اما امروزه ارتباطات از طریق وسایل ارتباطی (نظیر رادیو و تلویزیون و…) صورت می گیرد، که پیام ها بدون تماس مستقیم میان پیام دهنده و پیام گیرنده منتقل می شود.
۲٫ دومین ویژگی ارتباطات جمعی در عصر حاضر، نهادی بودن آنهاست. در گذشته ارتباطات به طور تصادفی صورت می گرفت. اغلب در برخوردهای تصادفی، اطلاعاتی را از طریق گوش و دهان مبادله می کردند ؛ اما در عصر امروز، تکنیک های ارتباط جمعی به طور ارادی و عَمدی در قالب نهادهای اجتماعی به کار خود ادامه می دهند. فرستنده های رادیویی و تلویزیونی و استودیوهای سینمایی از این قبیل نهادها به شمار می آیند.
۳٫ سومین ویژگی ارتباطات جمعی در عصر حاضر، وابستگی ارتباطات جمعی به سایر عناصر زندگی اجتماعی است. توسعه مطبوعات با گسترش سواد و تحصیلات در جامعه، رابطه ای نزدیک دارد، و از سوی دیگر، با گسترش وسایل ارتباط جمعی، سطح زندگی اعضای جامعه نیز دگرگون شده است. انسان از طریق وسایل ارتباط جمعی، تشویق به مطالعه و بالا بردن سطح آگاهی های خود می شود و از طریق وسایل ارتباط جمعی، لحظه به لحظه با وقایع و رویدادهای سیاسی و فرهنگی جهان آشنا می شود و این آشنایی در عملکرد و رفتار وی در جامعه مؤثر است. با گسترش وسایل ارتباط جمعی، سطح فرهنگ ها و آداب و رسوم اعضای جامعه نیز دگرگون شده است. آمدن مُدها به بازار، تغییر نوع برخورد و گفتارهای اعضای جامعه، تغییر نوع زندگی مردم و… معلول ارتباطات جمعی به شمار می آیند.
از سوی دیگر، رسانه ها (و در رأس آنها تلویزیون)، ابزار مناسبی برای القای الگوی مصرف گرایی به شمار می آیند، و روز به روز، اعضای جامعه را مصرف گراتر می کنند. رسانه، ابزار مناسبی برای صاحبان ثروت و مالکان عمده در اقتصاد جهانی است که روحیه مصرف گرایی را در دنیا گسترش می دهند تا بازارها و کارخانه های آنها ورشکسته نشوند.
به طور کلی می توان یادآور شد که توسعه یافتگی با ارتباطات جمعی رابطه نزدیک دارد. اگر نگوییم ارتباطات جمعی معلول توسعه یافتگی است، اما دست کم به این نتیجه می توان رسید که ارتباطات جمعی از عوامل توسعه یافتگی به شمار می آیند.
نقش ها و کارکردهای وسایل ارتباط جمعی:
الف) نقش های خبری و آموزشی: یکی از وظایفی که وسائل ارتباط جمعی به عهده دارند، نقش خبری و اطلاع رسانی است. این وسایل ارتباط جمعی، خبرها و اطلاعات نو و دست اول را سریع و بی طرفانه به تمام جهان مخابره می کنند، به طوری که اگر یک حادثه کوچک در دنیا اتّفاق بیفتد، این حادثه محدود به آن مکان خاص نمی شود؛ بلکه تمام نقاط جهان از این حادثه، با خبر می شوند و بعضا نسبت به آن، واکنش مناسب و سریع نشان می دهند.
اهمیت وظیفه آموزشی وسایل ارتباط جمعی به حدی است که بعضی از جامعه شناسان برای رسانه ها (رادیو، تلویزیون، سینما، مطبوعات و…) و نهادهای رسمی آموزشی (مکاتب، دانشگاه ها و…) «نقش موازی» قائل اند. به طوری که وسایل ارتباط جمعی با پخش اطلاعات و معلومات و آموزش دادن، سطح علمی و فرهنگی مردم را بالا می برند و موازی با معلمان و استادان و همانند آنها، نقشی آموزشی ایفا می کنند.(
ب) نقش های تفریحی: یکی از وظایف و کارکردهای مهم وسایل ارتباط جمعی، نقش تفریحی این وسایل است. به طور معمول، این وسایل، در زمان فراغت مخاطبان، با آنها سر و کار دارند. به عبارت دیگر، وظیفه شاد ساختن و دور نگه داشتن از واقعیات و سرگرم سازی و جدا کردن مخاطب از مشکلات، بر عهده این وسایل است ؛ اما باید توجه داشت که این تفریح در چارچوب موازین و هنجارهای جامعه صورت گیرد تا هم جنبه فرهنگی و هم جنبه اخلاقی این رسانه ها، مراعات شود و شادی هر جامعه و اعضای آن در چارچوب هنجارهای آن جامعه صورت گیرد.
ج) نقش همانندی سازی (Homogenization): وسایل ارتباط جمعی، نزدیکی سلیقه ها و خواسته های یک جامعه را موجب می شوند. این روند را ژان کازنو با عنوان «توده سازی (Mystification)» یاد می کند. این اصطلاح بدین معناست که «با ورود وسایل ارتباط جمعی به جامعه، فرهنگ های کوچک و فرهنگ های خاص و مجزّا، ناپدید می شوند و به نوعی تمامی ساکنان یک جامعه تشابه می پذیرند و در سبک زندگی، علایق و خواسته ها از الگوهای مشابهی که وسایل ارتباط جمعی به آنان می دهند، برخوردار می شوند. کازنو این روند را «توده شدن تمامی مردم در یک محدوده جغرافیایی با مرزهای ملی» می داند.
خانواده ها در برخورد با وسایل ارتباط جمعی، رنگ تازه ای به خود می گیرند، به طوری که اعضای یک خانواده، هنگام استراحت کردن، از طریق تلویزیون از اخبار و رویدادهای جهان آگاه می شوند و حتی می توان از این رسانه ها، آموزش های رسمی را فرا گرفت. این رسانه ها، با پخش انواع برنامه ها، یک سلسله سلیقه ها و آداب و رسوم و هنجارهای مشترک را به مخاطبان خود منتقل می کنند، به طوری که آهسته آهسته، جامعه به سمت و سویی حرکت می کند که از همه اعضای آن، یک نوع رفتار سر می زند، یک نوع لباس می پوشند و به طور کلّی، فرهنگ ها از بین رفته، جامعه به سمت هَمگِنی (همانندی) پیش می رود.
اثرات وسایل ارتباط جمعی:
سخن در این است که وسایل ارتباط جمعی تا چه میزان و حدّی بر روی مخاطبان خود، اثر می گذارند؟ آیا تأثیر آنها قطعی و همه جا و همیشگی است؟ و یا این که این وسایل، در شرایط خاص و با نبود موانع، تأثیرگذار هستند؟ در این مورد، به دو دیدگاه اشاره می شود.
الف) برخی بر این عقیده اند که وسایل ارتباط جمعی دارای چنان قدرت و نیرویی هستند که می توانند نسلی متفاوت از نسل گذشته ایجاد کنند. اینان بر این عقیده اند که این وسایل، ابزاری بس نیرومندند که می توان از آنها در راه های مشروع و غیرمشروع استفاده کرد و تأثیری عمیق بر مخاطبان گذاشت، به طوری که بعضی قدرت رادیو را با قدرت بمب اتم، مقایسه کرده اند.
ژان کازنو در این باره می نویسد: این اندیشه در نظر مردم، چه عادی و چه تحصیل کرده، رواج یافته است که وسایل ارتباط جمعی، قدرتی فوق تصور دارند و می توانند افکار فلسفی و سیاسی را دگرگون کنند و شکل تازه ای بدانها بخشند و به اختیار، تمامی رفتارها را هدایت نمایند. بر اساس همین اصل، این عقیده رواج یافت که مبارزات انتخاباتی از طریق تلویزیون، موجبات اِلقای فکر به انتخاب کنندگان را فراهم می آورد ؛ زیرا حزبی که بیش از همه از تلویزیون استفاده می کند، لزوما از انتخابات، پیروز بیرون خواهد آمد
ب) برخی دیگر بر این عقیده اند که وسایل ارتباط جمعی، تأثیر چندانی بر مخاطبان خود ندارند. این عدّه بر این باورند که دوره اثرگذاری های جادویی و خارق العاده با وسایل ارتباط جمعی، پایان یافته است ؛ چرا که بشر امروز، به تدریج، فرهنگ بهره گیری از رسانه را دریافته و قدرت شگفت آوری در تحلیل اطلاعات و اخبار و نیز در برخورد فعّال (و نه انفعالی) با رسانه و القائات کم و زیاد (و البته ناگزیرِ) آن پیدا کرده است.
این گروه، قائل اند که وسایل ارتباط جمعی، علی رغم تکنالوژی برتری که دارند، در راه اثرگذاری بر مخاطبان، با موانع بسیاری روبه رو هستند .
عصر جدید و امپراتوری های رسانه ای:
تا سال های آغاز دهه نود میلادی، سخن گفتن از سلطه چند بنگاه بزرگ خبری بر رسانه های جهان (اعم از روزنامه ها، رادیوها و تلویزیون ها) امری عادی و واقعیتی غیرقابل انکار بود ؛ چرا که حجم عظیمی از تولید خبر و گزارش و تصاویر خبری جهان را تنها چند مؤسسه محدود، انجام می دادند و دیگران، مصرف کنندگان صِرف این انبوه خبر و تصویر و تحلیل بودند. به این جملات از آنتونی گیدِنْز، جامعه شناس بزرگ انگلیسی، که در دهه هشتاد نگارش یافته، توجه کنید:
“رویتر، آسوشیتدپِرِس و یونایتدپرس، از مهم ترین مؤسسات و بنگاه های خبری هستند که اخبار را به سراسر جهان، مخابره می کنند، به طوری که هر روز، ۳۴ میلیون کلمه اطلاعات را به سراسر دنیا مخابره می کنند و مدّعی هستند که بر روی هم، نُه دهمِ کلّ محصول خبری رادیوها، تلویزیون ها و مطبوعات دنیا را فراهم می سازند ”
این فضا، همان است که از آن به «امپریالیزم رسانه ای» تعبیر می کردند و برخی متفکّران بزرگ حوزه ارتباطات اجتماعی، آن را نتیجه موقعیت برتر اقتصادی و تکنولوژیک کشورهای صنعتی و در رأس آنها امریکا قلمداد می نمودند ؛ برتریِ بی رقیبی که به تحمیل اخبار، تحلیل ها، نگاه ها و حتّی سلیقه ها و طرز فکرهای غربی به تمامی جهان از خلال تولید برنامه های رادیو ـ تلویزیونی یا گزارش های خبری ـ تحلیلی انجامید.
دخالت نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در برنامه های رسانه ای را نیز باید بر این حجم عظیم نفوذ، افزود. به عنوان نمونه، هِربرت شیللر معتقد است که کنترول ارتباطات جهانی توسّط شرکت های امریکایی را در ارتباط با عوامل مختلف می توان تحلیل کرد، از جمله این که سیا (CIA)، اف. بی .آی (FBI) و پنتاگون (وزارت دفاع امریکا)، به طور فزاینده ای به نفوذ از طریق رسانه ها و اِعمال حاکمیت هرچه بیشتر بر رسانه ها علاقه مند شده اند. وی برای نمونه یادآور می شود که شرکت آر.سی.اِی که مالک شبکه های تلویزیونی و رادیویی اِن.بی.سی است، پیمانکار عمده نظامی پنتاگون محسوب می شود.
کشورهای جهان سوم، از آن جهت که از استقلال فرهنگی و هویت پایدار و توان مالی برنامه سازی گسترده برخوردار نیستند، در برابر غول های رسانه ایِ غرب، آسیب پذیرند و عمیقا تحت تأثیر برنامه ها و تبلیغات آنها قرار می گیرند.
با این همه
با این همه، وقایع اتفاق افتاده در پایان قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم در عرصه رسانه ها (از جمله: ظهور انترنت، تشکیل اتحادیه های خبری منطقه ای و قارّه ای، ظهور رسانه های قدرتمند فرامنطقه ای در جهان سوم، شکست انحصارات خبری غرب و امریکا در جریان جنگ های افغانستان و عراق با وجود شدّت عمل ها و تهدیدهای امنیّتی، و…) نشان می دهند که امپراتوری رسانه ای غرب، اُفول کرده است و جهان سوم و بویژه جهان اسلام، می توانند با دانش و تدبیر و تفاهم، رسانه هایی فرا ملّی و فرامنطقه ای پدید آورند و به تأثیرگذاری متقابل بر فرهنگ و اندیشه در جهان و نیز به تولید لحظه به لحظه خبر و گزارش و تحلیل (بیرون از نفوذ و تصرّف ابرقدرت ها) بپردازند.
اتحادیه رادیو ـ تلویزیون های آسیا و اقیانوسیه، شبکه های ماهواره ای الجزیره و العربیه، پایگاه های انترنتی مشهور «ایرنا»ی ایران و «الأهرام» مصر و «شین هوآ»ی چین و… امروزه، جزو منابع مهمّ خبری ـ تصویری جهان شمرده می شوند.