نقش رسانه ها در حمایت از معلولان
نویسنده: بسم الله ذکی
به اساس آمار ارائه شده از سوی وزارت دولت در امور شهدا و معلولین افغانستان، در حدود یک میلیون معلول در کشور وجود دارند، که از این میان ۱۴۰ هزار تن آن، زیر عنوان معلولان جنگی، در وزارت مذکور ثبت و راجستر بوده و در دو کتگوری(کلی و قسمی) از بابت معلولیت شان از سوی دولت معاش دریافت می دارند. برای معلولان که توانایی شان بیش از ۶۰ درصد کاهش یافته است (کلی) سالانه ۶۰۰۰۰ افغانی و برای معلولان که کاهش توانایی کاری شان در میان ۳۰ – ۶۰ فیصد قرار دارند، ۳۰۰۰۰ افغانی معاش در نظر گرفته شده است.
به این اساس از میان تمام معلولان کشور، تنها در حدود ۱۴٪ شان معاش دولتی می گیرند و ۸۶ ٪ از این معلولین در حالی از این نعمت ناچیز بی بهره اند، که اکثریت قاطع شان در محروم ترین حالت، زندگی خویش را به پیش می برند.
از سوی دیگر بر مبنای گفته های «کمیته جهانی صلیب سرخ» در حدود ۱۶۲ هزار معلول در نزد شان راجستر بوده که خدمات چون ساخت دست ها و پاهای مصنوعی، فراهم کردن ولچیر ( بایسکل های عرابه دار) و دیگر وسایل مورد ضروت های اولیه شان، از سوی این نهاد صورت می گیرد. که بنا بر یافته های کمیته مذکور، سالانه در حدود ۹۵۰ تن، بر ارقام میلیونی معلولان در افغانستان افزوده می شود.
به اساس تعریف های پذیرفته شده ایکه از معلول وجود دارند، معلول به شخصی گفته می شود که بنا بر ضایعه جسمی، حسی، ذهنی و روانی توأم با تشخیص کمیسیون صحی، سلامت و کارایی خود را طوری از دست می دهد که موجب کاهش توانمندی وی درعرصه های اجتماعی و اقتصادی گردد.
عوامل معلولیت در افغانستان عبارت از جنگ، انفجار، حوادث ترافیکی، حوادث طبیعی و امراض بوده که از میان جنگ و انفجار، بیشترین ارقام معلولان را برای افغانستان ببار آورده است.
مشکلات معلولان کشور:
هر چند معلولان در همه جا به ویژه در افغانستان با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند، که پرداختن به هریکی آن از حوصله و ظرفیت این مقاله خارج است، اما، می شود که به اهم ترین مشکلات شان اشاراتی داشت و تعداد از آنها را یک یک به این گونه بر شمرد:
- یکی از مشکلات خیلی مهم که معلولان با آن در افغانستان مواجه اند، عبارت از تبعیض اجتماعی بوده است، در جامعه ما معلولان با اصطلاحاتی چون کور، کر، لنگ و غیره مورد اذیت و آزار روحی قرار گرفته و مورد اهانت و تمسخر قرار می گیرند. هر چند شماری از مردم در برابر معلولان برخورد سالم و شرافتمندانه دارند که متأسفانه تعداد شان ـ به ویژه در روستا ها – خیلی کم است.
- بیکاری از مشکلات دیگری معلولان در کشور به حساب آمده و اکثریت قاطع از معلولان، شغل های مناسب حال شان را ندارند. هر چند دولت سهمیه سه در صدی کار را در تمام ادارات و دوایر دولتی برای شان در خدمات ملکی کشور در نظر گرفته است، اما بر اساس اعتراف محمد نادر نادری رئیس کمیسیون اصلاحات اداری و خدمات ملکی افغانستان، کمتر از یک فیصد از معلولان در خدمات ملکی کشور مصروف کار اند.
- هر چند آمار دقیق در مورد فیصدی معلولان بی سواد در کشور وجود ندارد، با آنهم می شود گفت که به احتمال زیاد بیشتر از ۹۰ درصد معلولان در کشور ما بی سواد می باشند. و در این میان تعداد کسانی که شهادت نامه مکتب و یا هم دیپلوم دانشگاه داشته باشند، در مناطق دور دست و حتی در شهرهای کشور به تعداد انگشتان هر دو دست به مشکل می تواند برسند.
- شک داشتن به توانایی های معلولان در جامعه مشکل دیگری است که معلولان کشور ما با آن دارند دسته و پنجه نرم می کنند. به عباره دیگر در کشور ما معلولیت عینی ناتوانی تعریف شده است. در حالیکه معلولان همانند سایر اقشار جامعه در عرصه گوناگونی توانایی های شان را در افغانستان و دیگر کشورهای دنیا به اثبات رسانیده اند، که به طور نمونه می شود از شیخ احمد یاسین بنیانگذار سازمان اسلامی حماس، استیفان هاوکینز فزیک دان معروف معاصر، ربابه محمدی (دختری افغانی که به نسبت معلول بودن دست ها و پاهایش با دهان خود نقاشی می کند) و دیگران یاد کرد.
- عدم توجه به توانمند سازی معلولان، مشکل دیگری است که معلولان در کشور ما با آن مواجه می باشند، اگر در جامعه ما بجای اهانت و ترحم بی جا؛ توانمند سازی معلولان مورد توجه جمعی قرار می گرفت، به یقین که امروز وضعیت معلومان به مراتب بهتر از این در کشور ما می بود. در آن صورت از یک طرف بار مسؤولیت معلولان از شانه دولت و اجتماع کم می شد، و از جانب دیگر بخشی از معلولان که توانایی کار را پیدا می کردند، به یک زندگی آبرومند دست یافته و زمینه برای این نیز فراهم می شد که معلولان که نمی توانستند بازتوان شوند، از سوی نهاد های دولتی و خصوصی به شکل بهتر تر و بیشتر تر خدمات دریافت بدارند.
- مشکل کلیدی دیگری که در مسیر پیشرفت معلولان در افغانستان قرار دارد، همانا روحیه کشی است. در جامعه ما، معلولان به انواع و اقسام مختلف روحیه کشی می شوند، از دل سوزی های بیجا و بی مورد گرفته تا تبسم های تحقیرآمیز …
نقش رسانه ها در حمایت از معلولان:
رسانه ها در حمایت از معلولان می توانند فعالیت های گوناگونی داشته باشند، نخست اینکه چهره های برجسته معلولان توانمند را رسانه یی ساخته و از این آدرس برای دیگر معلولان که به توانمندی های شان باور ندارد، برای آنها ایجاد روحیه نمایند، که از این طریق می شود عده ی از معلولان را با استفاده از انرژی خودی شان باز توان ساخت و بار مسؤولیت شان را از شانه دولت و جامعه دور نمود.
در گام دوم رسانه می توانند با بلند بردن سطح آگاهی افراد جامعه، معلولان کشور را از دایره تبعیض که در مورد این قشر محروم کشور وجود دارد، بیرون کرده و در سطح جامعه این انگیزه را به وجود بیاورند که معلولان مساوی به دیگر افراد جامعه بوده و ضرور است که مورد مساعدت و اکرام قرار گیرند.
سومین کاری که رسانه ها می توانند در حمایت از معلولان کشور انجام دهند این است که کمپاین بازتوانی معلولان را به شکل وسیع و همه جانبه شان به راه انداخته و از این دریچه مصدر خدمت به معلولان کشور شوند، چون دولت به تنهایی قادر به این امر نیست که از عهده بازتوانی معلولان بیرون شود.