معماری
خانه / ادب و هنر / شهید افغان

شهید افغان

 

این نوشتار هم در نخستین شماره جریده «ګهیځ» که پس از واقعه المناک شهادت جانگداز منهاج الدین ګهیځ توسط تیم جدید نشراتی به چاپ رسیده است، درج گردیده و همچو دو موضوع دیگر از یک سو تراژیدی شهادت ګهیځ را بحث می کند و از سوی دیگر عزم تیم جدید برای ادامه خط فکری و مبارزاتی وی را نشان می دهد. «اداره انجمن ګهیځ»

 

خوانندگان بسیار ارجمند این جریده و برادران مسلمان ما، خوب واقف می باشند که منهاج الدین ګهیځ مؤسس و صاحب امتیاز این جریده، شب جمعه، ۱۶ سنبله امسال(۱۳۵۱ خورشیدی)، از طرف یک عده اشخاص دنی و فرومایه، به تحریک دستگاه‌ هایی که مطالب جریده ګهیځ را همچون سد ناشکستنی در مقابل پلان‌های استعماری و استثماری خود میدیدند به شهادت رسید.

آنچه را همیشه از درگاه خداوند نیاز می‌نمود بدان نایل گردید. انا لله و انا الیه راجعون! خداوند در قرآن عظیم‌الشان چنین می فرماید: «اگر در راه خدا کشته شدید و یا مردید بدانید آمرزش وسیع از جناب پروردگار و رحمتی بی پایان برتر از تمام آن چیز‌های است که اینان جمع می کنند.» (آل عمران آیه ۱۵۷)

همچنان در آیات ۱۶۹ همین سوره مبارک، ارشاد می کند:       «گمان نکنید؛ کسانیکه در راه خدا کشته شده اند مرده اند. بل زنده اند و نزد پروردگار شان روزی میخورند.»

کسیکه در راه جهاد و خدا کشته میشود درجه بس بزرگی نزد خداوند دارد. ابن حزم، در جلد چهار، صفحه یک صد و سی پنج می نویسد که حضرت پیامبر -صلی الله علی وسلم- وسیله‌ی عقل و استدلال را، بر جهاد یا شمشیر ترجیح داده است.

امام بخاری -رحمة ‌الله علیه- این حدیث را ذکر میکند؛ صد درجه در بهشت وجود دارد که به امر خدا برای کسانیکه در راه او جهاد می‌کند آماده گردیده است. در جای دیگر نقل میکند که زنی در جنگ بدر از حادثه کشته شدن پسرش نزد پیامبر -صلی الله علیه وسلم- شکایت کرد و سپس پرسید که آیا پسرش به جهنم رفته است یا به بهشت، حضرت محمد -صلی الله علیه وسلم جواب دادند که او در عالی ترین مقامات بهشت است.

دوکتور مجید خدوری در کتاب خود بنام «جنگ و صلح در اسلام» می نویسد: «صحیح است که وعده بهشت به هر مؤمنی که ارکان پنج گانه اساسی اسلام را انجام دهد، داده شده است. ولی این وعده بصورت اطمینان بخشی که در مورد شهادت بهانه شده است؛ در هیچ یک از موارد دیگر داده نشده است.» (شیبانی، جلد اول، صفحه بیست.)

اینست درجه رفعیه‌ایکه خداوند به مرحوم منهاج الدین ګهیځ اعطا نمود و اینست مقامیکه مؤمنان حقیقی آنرا از درگاه پروردگار برای خود التجا می‌نماید.

اگر چه خوانندگان عزیز ما، از خلال نشرات چند ساله‌ی ګهیځ، بر شخصیت و طرز تفکر شهید افغان، مرحوم منهاج الدین آشنا شده خواهند بود، مگر برای اینکه به روحیه‌ آن مرحوم که مدت چندین سال لوای مبارزه اسلام را بر افراشته بود خوبتر با خبر شوند  بیجا نخواهد بود که بطور مختصر صفات برجسته‌ی این شخصیت شریف و مسلمان مجاهد را به اطلاع قاریین محترم خود برسانیم.

مرحوم منهاج الدین که تا دقایق اخیر حیات خود در راه نشر تعلیم جاویدانی و رهایی بخش اسلام خدمات بس قیمت داری انجام داد؛ شخصی بود متواضع و با حوصله، صریح اللهجه، دارای منطق و استدلال قوی با جرأت و شهامت، مهمان نواز و دوستان خیلی صمیمی در زندگی سادگی و بی تکلفی را خوش داشت.

بر خدا توکل داشت و در راه مبارزه اسلام چون کوه پا برجا بود، اگرچه به علما احترام و ارادات بسیار داشت، مگر، وقتی که میدید بعضی از آنها از صف مبارزه اسلام عقب رفته اند خیلی متأثر می گردید.

به شهید سید قطب خیلی ارادت داشت؛ آثار و نوشتههای او را از امهات نوشتههای اسلامی در عصر حاضر میدانست. به علامه مودودی نیز اخلاص زیاد داشت؛ مطالعه آثار او را به هرکس توصیه می نمود، در جمله علمای سابق افغانستان، مرحوم قاضی عبدالرحمن شهید را خیلی می ستود.

مرحوم منهاج الدین با وجودیکه مریض بود و اطباء او را بار بار به استراحت و تداوی توصیه کرده بودند، مگر آن مبارز واقعی، چنان شوق و ولوله اسلامی داشت که در راه اسلام هیچگاه احساس مریضی و خستگی نمی‌نمود.

از نگاه فکری و سیاسی مرحوم عقیده داشت که تا یک نظام سیاسی اسلامی در کشور روی کار نیاید هیچ اصلاح واقعی و اساسی صورت گرفته نمیتواند. موصوف، بارها میگفت که اسلام تنها یک عقیده نیست بل یک دستور جاویدانی و حکیمانهایست که باید در تمام ساحات زندگی عملی گردد. می گفت، خالق انسان و جامعه انسانی خداست و خالق قانون کُلیایکه جوامع بشری را اداره میکند هم خداست، از اینرو تنها ذات خداست که به قوانین نشؤ و ارتقای جامعه انسانی کاملا آگاه می باشد.

از این مقدمات، چنین نتیجه می گرفت که دستوریکه خدا برای رهنمایی بشر فرستاده است تنها دستور الزامی است که بشر را به خیر و فلاح و سعادت رهنمونی میکند؛ هر قانون دیگر چون به قانون کلی تطور و تکامل جامعه انسانی توافق ندارد انسان را به بدبختی و فساد سوق میدهد.

البته مفهوم سعادت و شقاوت از نگاه اسلام با آنچه دیگران فکر میکند اختلاف کُلی دارد. شهید افغان، عقیده داشت که تا اذهان مسلمانان به طور صحیح در باره معارف و حقایق اسلام روشن نشود، تا آنها را راجع به تبلیغات عوام فریبانه و دسایس استعماری دشمنان اسلام تنویر نکردند نمی‌توانند یک نهضت و جنبش صحیح اسلامی را برای مستقر ساختن نظام اسلامی روی کار آورند.

این وظیفه تنها به ذمه‌یی منهاج الدین نبوده و نیست و هر فرد مسلمان که رضای خدا را خواهان است، مکلف است که در راه تحقق این پرنسیپ عالی از بذل هیچ گونه کوشش، خودداری نکند. اگر کسی این مکلفیت که خدا بر دوش او گذاشته، شانه خالی میکند پس به طور یقین منتظر قهر و عذاب الهی باشد. این شخص در دنیا دچار ذلت خواری و بردگی خواهد شد و در آخرت به عذاب دردناکی گرفتار خواهد شد. ما یقین داریم که مسلمانان این سرزمین که وجب وجب خاکش به خون شهدای راه خدا آغشته است، این وظیفه و مکلفیت دینی خود را هیچگاه فراموش نخواهند کرد. در راه اعتلای کلمه حق به فدا کردن جان و مال خود حاضر و آماده میباشیم.

خداوند جنت را به آنها وعده داد که جان و مال خود را در راه وی فرستادند. آنانیکه میخواستند بر قتل منهاج الدین، نهضت و جنبش اسلامی را در این کشور مختنق سازند، راه را برای پیش برد اغراض شوم و ناپاک استعماری و استثماری خویش صاف سازند، سخت در اشتباه بودند و با عقیده ما یک سهو بزرگ سیاسی را مرتکب شدند.

این واقعه، به عوض اینکه مسلمانان را در راه پیش برد اهداف مقدس شان متزلزل سازد، برعکس آنها را مصمم‌تر ساخت، صفوف مبارزه شان را فشرده‌تر و متحد‌تر ساخت. مسلمانان، فهمیدند که خطرات بزرگ، دین و وطن شان را تهدید میکند؛ و باید در مقابل دسایس دشمنان یک صف متحدی را تشکیل داده و طوری که دشمنان اسلام جبهه متحدی را در برابر مسلمانان تشکیل داده اند؛ آنها هم در جبهه متحدین به مبارزه خود دوام دهند و این یک عکس العمل طبیعی است که در اثر شهادت منهاج الدین به وجود آمده است.

از طرف دیگر آن برادران مسلمان ما که در اثر تبلیغات مسموم کننده و عوام فریبانه‌ای دشمنان اسلام متردد و دو دل شده بودند، فهمیدند که به تیوری‌های علمی کاذب تمسک داشتند؛ چون خود را در میدان استدلال و منطق ضعیف دیدند و درک کردند که نشریات ګهیځ، سستی و بی بنیادی بودن فلسفه یا بهتر بگویم سفسطه شان را ثابت ساخته میرود و پلان‌های استعماری شان را افشا کرده میرود، دست به ترور زدند تا از نشریات آن جلوگیری کنند.

آن مسلمانان که تحت تأثیر پروپاگند‌های فریبنده دشمنان اسلام رفته بودند، دفعتا بیدار گردیدند و درک کردند. آنانیکه نشر تعلیم اسلامی را منافی منافع خود میدانند، هیچگاه به اسلام و مسلمانان دوست نبوده، همدردی ظاهری شان برای تحمیق مردم است.

بالآخره این قتل وحشیانه افکار جهان و خصوصاً ملل اسلامی را متوجه این امر ساخت که در افغانستان فعالیت‌ها و توطیه‌هایی بر ضد اسلام جریان دارد که حتا قتل و خون ریزی را برای پیش برد مرام خود جایز میشمارند.

مطبوعات کشورهای اسلامی از ضایعه منهاج الدین ګهیځ، خیلی متأثر شدند. مراتب تأثیرات شان را ضمن مضامین منتشر ساختند. ما بعضی از این مضامین را که به دسترس ما رسیده در شماره‌های آینده نشر خواهیم کرد؛ تاهمه بفهمند که ادعای ما بی اساس نمی باشد.

این را ما میدانیم که به قتل مرحوم منهاج الدین این سلسله ختم نشد، بل نقاط آغاز ترور و دهشت افگنی بر ضد مسلمانان میباشد. شاید بعضی برادران دیگر ما نیز در راه مبارزه اسلام کشته شوند؛ این کشتار تا آن وقت ادامه خواهد یافت که افکار جهان اسلام جداً برافروخته شده و طبقات حاکمه تحت فشار آن برای قلع و قمع جریانات ضد اسلام جداً اقدام کنند.

ما برای دادن این قربانی حاضر و آماده بوده و درجه شهادت را از بارگاه خدا برای خود خواهانیم. امروز مسایل سیاسی را کاملاً پشت پرده طرح نمی‌کنند، بل بازی کنندگان صحنه سیاست بصورت باز، بازی میکنند و با استفاده از روابط ذات البینی پدیده‌های سیاسی به پیش برد مرام های خود نایل می‌آیند. در خاتمه به روح پاک شهید افغان، منهاج الدین ګهیځ ادعیه خالصانه فرستاده و از درگاه پرودگار علو درجات نیاز می‌نمایم.

 

برګرفته از جریده ګهیځ:

 ۲۶قوس۱۳۵۱هـ ش، شماره ۲۳، ص ۱ و۳

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قالب وردپرس