در جریان هفته گذشته یک بار دیگر قلب شهر کابل (منطقه شهر نو) شاهد درگیری خونین مسلحانه و انفجاراتی بود که محل اقامت اتباع چینایی در این شهر را نشانه گرفته بودند.
این درگیری مسلحانه در قلب پایتخت کشور، که بعداً مسؤولیت آن را گروه دولت اسلامی یا داعش به عهده گرفت، در نوع خود نه نخستین بود و با توجه به قراین و شواهد، نه هم آخرین خواهد بود.
در طول حاکمیت نظامی بنام جمهوریت بر افغانستان، همزمان با حضور هزاران سرباز بیگانه در این سرزمین، همواره شاهد چنین حملاتی بودیم که عده زیاد آن به وضوح نشاندهنده جنگ نیابتی دیگران برای تحقق اهداف بیگانه، در خاک کشور ما بود .
مایه تأسف و تألم زیاد هم این است که در طول سالیان متمادی گذشته، اکثراً خاک کشور ما شاهد حملات و جنگ های نیابتی دیگران بوده که بسا اوقات هیچ گونه ربطی به قضایا و منافع افغانستان هم نداشته است ولی با دریغ و درد که باز هم یا مرکز این جنگ شوم نیابتی خاک افغانستان بوده یا قربانیان حوادث و واقعات آن اتباع مظلوم افغانستان!
از جانب دیگر حمله هفته گذشته بر یک هوتل محل سکونت اتباع چینایی در کابل، زمانی صورت گرفت که یک روز قبل از آن مسؤولین سفارت چین در کابل، ضمن دیدار با مقامات عالی رتبه دولت افغانستان، نگرانی و تشویش خود از وقوع چنین حملاتی را بر اتباع و اهداف چینی در افغانستان را با آنها شریک ساخته و خواهان توجه آنها به تأمین امنیت اتباع چینایی در افغانستان گردیده بودند.
بار ها گفته ایم و باز هم تکرار می کنیم که این نه بار نخست است و به احتمال زیاد نه هم بار آخر خواهد بود که سرزمین و مردم ما قربانی جنگ شوم نیابتی دیگران می گردند، طی سالیان متمادی اخیر بار ها شاهد نشانه های از این جنگ نیابتی بوده ایم و این که چه کسی یا کسانی در پی این شر افگنی ها و فتنه جویی ها قصد دارند مردم مظلوم و ستم دیده افغانستان را برای مدت نا معلوم دیگری هم در آتش جنگ های تحمیلی از خود و بیگانه بسوزاند، بحث طولانی است ولی حقایق زمینی و تسلسل واقعات می تواند هر فرد آگاهی را به این انگیزه و این یقین برساند که ما هنوز هم قربانی جنگ های نیابتی دیگران هستیم و هنوز هم برای آتش افروخته شده دیگران به حیث هیزم استفاده می شویم.
از جانب دیگر اگر تسلسل واقعات و حوادث در افغانستان و منطقه را تنها طی یک هفته اخیر بگونه دقیق و با یک تحلیل همه جانبه به بررسی و ارزیابی بگیریم به وضوح در می یابیم که شعله های هولناک جنگ نیابتی قدرت ها و کشور های منطقه و جهان چه در سطح کشور ما و چه در سطح سایر کشور های منطقه، همچنان ادامه دارد و بررسی وقایع و حوادث به وضوح تمام همه چیز را نمایان می سازد.
از سوی دیگر این وقایع و حوادث متأسفانه بسوی این نکته هم اشاره دارد که افغانستان هنوز هم همچو گذشته ها به حیث میدان جنگ های نیابتی از سوی کشور های منطقه و جهان استفاده می شود و معلوم هم نیست که این سلسله نفس گیر، تا چه زمان دیگر ادامه خواهد داشت؟
ادامه تنش های سرحدی بین پاکستان و افغانستان در مرز سپین بولدک در جنوب غرب افغانستان، دوام سلسله درگیری های مسلحانه در داخل خاک پاکستان و اخیراً هم نشانه گرفتن محل سکونت بازرگانان و اتباع چینایی در کابل و آن هم همزمان با ابراز نگرانی دیپلومات های چینایی مقیم در افغانستان و ده ها مورد دیگر از این قبیل، چیز های اند که بسوی یک بازی خطرناک و رقابت های سایر قدرت ها و کشور ها در داخل خاک کشور ما اشاره های دارند.
تشریح و توضیح این همه که در میان این بازی های خطرناک و این رقابت های منطقوی و جهانی نقش افغانستان چیست، یا کی علیه چه کسی طرف است و که با کدام قدرت می رزمد و یا توضیح این که نقش افغانستان به حیث کشور واقع در یک تقاطع بازرگانی از یک سو و یک مرکزیت سوق الجیشی در جنوب غرب آسیا از سوی دیگر، چه است و چقدر می تواند از آن سود ببرد یا زیان کند، شاید از توان این سطور بیرون باشد.
اما آنچه مبرهن است این است که افغانستان تا حال در این گیر و دار قدرت های منطقوی و جهانی نسبت به نفع، بیشتر زیان کرده است و با توجه به اوضاع و حالات منطقه و جان در آینده نزدیک نیز هیچ گونه نفعی برای افغانستان پامال شده در جنگ های نیابتی+ دیگران، متصور نیست.
با توجه به این همه حقایق تلخ است که می گوییم زمامداران افغانستان، باید با درک جدی از این وضعیت تنش زا و با ارزیابی دقیق از نفع و ضرر کشور، در راستای حفظ بی طرفی عملی خود در این گرداب رقابت ها گام بردارد و نباید شکار هیجان آفرینی های کاذبی شود و بسوی سرابی به پیش برود که دیگران آن را با مکر و فریب به شکل کناره ساحلی برای آنها ترسیم می کننند.
و ما علینا الی البلاغ